نشست «تصویر پیامبر(ص) در قرآن کریم» برگزار شد تحلیل مجادلات پیامبر(ص) با خدا در قرآن/ پیامبر(ص) برای روشنایی جهان آمده بود
| تاریخ ارسال: 1397/3/7 |
بهگزارش خبرگزاری ایکنا؛ چهارمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی نمایشگاه بینالمللی قرآن با عنوان «تصویر پیامبر(ص) در قرآن کریم» شامگاه روز جمعه، ۴ خرداد 1397 با سخنرانی ناصر مهدوی، پژوهشگر حوزه عرفان و فلسفه و امیر احمدنژاد، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در نمایشگاه بینالمللی قرآن برگزار شد. پیش از برگزاری نشست امیر احمدنژاد، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و نگارنده کتاب «بررسی روش تفسیری راغب اصفهانی» و محمد طباطبائی درخصوص کتاب «تفسیر امامیه در پژوهشهای غربی» توضیحاتی ارائه داد.
احمدنژاد در آغاز سخنانش گفت: همه ما راغب اصفهانی را میشناسیم و میدانیم که او آثار مهمی در حوزههای مختلف قرآنپژوهی، مفردات، اخلاق و حکمت داشتهاست، بااینحال شخصیت او بسیار مجهول است. ما درخصوص مذهب و زندگی او اطلاعات کمی داریم. بخشهایی از «جامعالتفسیر» راغب اصفهانی تحلیل شده که شامل آیاتی از سورههای بقره، آلعمران و نساء میشود و دو جلد آن در عربستان منتشر شدهاست.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: در بخش اول کتاب «بررسی روش تفسیری راغب اصفهانی» تحقیقی درخصوص شخصیت راغب انجام شدهاست. تاریخ درگذشت او نمیتواند بعد از ۴۱۲ هجری قمری باشد. درخصوص مذهب راغب سخنان مختلفی بیان شده و در عربستان تلاش شدهاست که او را سلفی معرفی کنند، اما با توجه به اندیشه او درخصوص تأویل صفات الهی و نگاه تنزیهی به صفات پروزدگار، او یقیناً نمیتواند گرایش به مکتب سلف و اشاعره داشته باشد، اما بهصورت قاطع نمیتوان درخصوص مذهب او اظهارنظر کرد. راغب در آثار خود اشارات زیادی به اهل بیت(ع) داشته و احتمال دارد که گرایشاتی صوفیانه و شیعی داشته باشد.
احمدنژاد تصریح کرد: بخش دوم این کتاب بهصورت فشرده درخصوص روش تفسیر راغب است. با نیمنگاهی به آثار تفسیری منتشرشده این عالم اسلامی مشخص میشود که تفسیر او در بحثهای نحوی، لغتشناسانه صوفیانه و... مطالب جدیدی دارد و ابتکاراتش در تفسیر قابلتوجه است.
محمد طباطبائی ویراستار و مقابلهگر مجموعه مقالات دوجلدی «تفسیر امامیه در پژوهشهای غربی» درخصوص این اثر گفت: ما در زمانی قرار داریم که بزنگاه توجه به این موضوع است. دو قرن از مطالعات غربی درخصوص مباحث اسلامی میگذرد و ما در این زمینه غفلت کردهایم، لذا به تلاش زیادی نیاز داریم، بهویژه درخصوص مطالعات امامیه این اتفاق نیفتاده و کارهای غربی تازه به بلوغ خود میرسد.
وی در پایان گفت: بنده در ترجمه از همکاری دوستان بسیاری کمک گرفتهام. در جلد نخست این کتاب مجموعه ۱۴ مقاله از بهترین کارهای غربی در سالهای اخیر در حوزه تفسیری و در جلد دوم ۱۰ مقاله در حوزه قرآنشناسی امامیه از چهرههای مطرح انتخاب و ترجمه شدهاست.
مجادلات پیامبران با خدا در قرآن؛ زمینه شناخت بهتر رسالت
احمدنژاد پس از معرفی آثار یادشده و در آغاز نشست «تصویر پیامبر(ص) در قرآن کریم» گفت: عنوان این نشست کلی است و به همین خاطر بنده در چند مرحله موضوع را شفاف و جزئیتر کرده و نکاتی اجمالی را بیان خواهم کرد. تصویر پیامبر، پیامبری و پیامبران در قرآن مهم است، و باید با مراجعه به قرآن بدانیم که چه تصویری از پیامبری، پیامبران و پیامبر اسلام(ص) ارائه میشود.
وی افزود: نتیجه ورود علم کلام به تفسیر این بودهاست که ما پیامبران را موجوداتی ایستا و راکد دیدهایم که همه شبیه هم هستند و تفاوتشان با هم در زمان و مکان است و تفاوت شخصی و روحی آنها کمرنگ شدهاست. دانش کلام تلاش کردهاست که یک پیامبر(ص) در دورههای مختلف حیات خود را هم یک موجود بدون تغییر معرفی کند. اما با نگاه به خود قرآن بهنظر میآید آیات قرآن چیزی غیر از این را میگویند و ما با شخصیتهای متکثر پیامبران مواجه هستیم و گاهی قرآن تأکید دارد که پیامبران با هم اختلافی دارند.
تحلیل مجادلات پیامبر(ص) با خدا در قرآن
احمدنژاد با بیان اینکه در خصوص موسی بن عمران(ع) در قرآن ۱۴ بار واژه خوف به ایشان نسبت داده شدهاست، گفت: این در حالی است که این نسبت را درخصوص حضرت ابراهیم(ع)، یوسف(ع) و دیگر پیامبران نمیبینید یا درمورد حضرت سلیمان(ع) تأکیداتی شدهاست که درخصوص بقیه انبیاء نشده و ازاینرو پیامبران در قرآن شخصیتهایی دقیقاً شبیه هم ندارند و این جای تحلیل بسیاری دارد و برای خروج از سیطره دانش کلام میتوان به قرآن و این توصیفات درخصوص انبیا رجوع کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان افزود: درخصوص تصویر پیامبر(ص) در قرآن باید گزارههای مستقیم و غیرمستقیم را دید. در حوزه گفتوگوهای پیامبر(ص) با خداوند در قرآن باید عنایت داشته باشیم که بخشی از این گفتوگوها نیاز به بازسازی دارد، زیرا بخشی از خطابات خداوند به پیامبر(ص) در پاسخ به درخواست او صادر شدهاست. در برخی از فرازها بگومگو یا مجادله پیامبر اسلام(ص) با خدا را شاهد هستیم و در وهله اول پذیرش این مسئله مقداری دشوار باشد.
وی ادامه داد: یکی از بارزترین مواردی که قرآن تعبیر مجادله را به گفتوگوی پیامبران با مبدأ وحی بهکار بردهاست را در آیه «فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَیٰ یُجَادِلُنَا فِی قَوْمِ لُوطٍ: پس وقتی ترس ابراهیم زایل شد و مژده [فرزنددارشدن] به او رسید، درباره قوم لوط با ما [بهقصد شفاعت]، چونوچرا میکرد.» (هود، ۷۴) میبینیم که در این مجادله حضرت ابراهیم(ع) با خدا درخصوص قوم لوط، چونوچرا میکند و در این بگومگو که بارها روی میدهد حضرت ابراهیم(ع) قانع نمیشود و درنهایت با دستور فرشتگان و اینکه فرمان مجازات درخصوص این قوم صادر شدهاست پایان مییابد.
احمدنژاد تصریح کرد: ما شبیه به این و درازدامنتر از این مورد را درمورد حضرت ختمی مرتبت داریم که در ابعاد مختلف مجادلاتی با خداوند صورت گرفتهاست. پیامبر(ص) در بازسازیی که از دیالوگهای پیامبر(ص) با خدا داشته، مواردی را نپذیرفته و اصرار بر نپذیرفتن آن دارند. یکی از موارد در این زمینه بحث آیه است، یعنی آنچه ما معجزه به آن میگوییم و بسیار مورد تقاضای پیامبر(ص) بود. ایشان از خدا خواستار یک نمونه حسی برای اثبات رسالت پیامبری بودهاست که این تقاضاها مورد اجابت قرار نمیگیرد.
وی افزود: در آیاتی بالغ بر 20 مورد تقاضای آیه از سوی پیامبر(ص) رد شده و برای مثال به او گفته میشود که اگر میتوانی نردبانی را بگذار و به آسمان برو و آیهای را بیاور اما نمیتوانی و ما آیه و نشانه حسی را به تو نخواهیم دارد. پیامبر تحت فشار شدید مشرکان بود تا معجزه حسی نشان دهد، بهخصوص این تقاضاها در سیاق سورههایی که معجزات پیامبران دیگر گزارش شدهاست، اوج میگیرد و وقتی پیامبر(ص) از معجزات دیگر انبیا میگوید، مخاطبان اصرار میکنند که اگر تو پیامبری باید معجزه داشته باشی و پیامبر(ص) هم این فشارها را منتقل میکند، هرچند ما این بخشهای گفتوگو را باید بازسازی کنیم؛ ما خواست پیامبر(ص) در قرآن را نداریم اما از پاسخهایی که داده میشود میتوان حدس زد که چه تقاضاهایی مطرح شدهاست.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه در یک موضوع خاص به پیامبر(ص) بهصورت جدی مطالبی آمدهاست که مفسران قرآن تعبیر عتاب را بهکار بردهاند و آن را سرزنش خواندهاند؛ ازجمله زمخشری تعابیر تندتری برای این عتابها بهکار بردهاست. نکته مهم این است که باید به تکرارشدن این عتابها توجه کرد. تکرارشوندگی این عتابها اهمیت دارد و نکتهای است که مدام به پیامبر(ص) گفته میشود. یکی از این موارد، مجادلاتی که در قرآن بسیار تکرار شدهاست و در حوزه تلاش پیامبر(ص) برای نفی عذاب از امت است و تلاش او در مقابل خداوند مبنی بر اینکه وقتی تهدید به عذاب و جباریت میکند و در جبهه بندگان بایستد.
وی ادامه داد: دامنه بحث عذاب به آیات سوره اسراء توسعه مییابد و آیاتی که به پیامبر(ص) گوشزد میکند که درصورت ابلاغشدن عذاب خواهد شد. ما در تفاسیر امامیه این مسئله را میبینیم و در اینجا بحث نوآورانهای مطرح نیست.
احمدنژاد افزود: در آیه «وَلَوْلَا أَن ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدتَّ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئًا قَلِیلًا؛ و اگر تو را استوار نمیداشتیم، قطعاً نزدیک بود کمی به سوی آنان متمایل شوی».(الاسراء، 74) با توجه به سیاق این آیه متوجه میشوید که پیامبر(ص) بهدنبال ابلاغ نرمتری درخصوص آیاتی بود که بندگان را به مجازارت تهدید میکند و این زمینهساز مجادلاتی میشد و در همینباره اینگونه آیات میآید.
وی در پایان گفت: مطالعه مجادلات پیامبر(ص) با خدا ضمن روشنشدن تصویر پیامبر(ص) در قرآن کمک خواهد کرد تا بخشهای ناگفته زیادی درباره گفتمان اصلی قرآن در حوزه پیامبری و هدایت را آشکار شود. درنتیجه همه این مجادلات خشم پروردگار درخصوص پیامبران را نمیبینید کما اینکه درخصوص حضرت ابراهیم(ع) و پس از مجادله ایشان با خداوند طوری در آیه «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ مُّنِیبٌ؛ زیرا ابراهیم، بردبار و نرمدل و بازگشتکننده [به سوی خدا] بود»(هود، 75) تحسین هم میشوند که در هیچجای قرآن کسی چنین تحسین نشدهاست.
پیامبر تقویتکننده اخلاق
مهدوی بهعنوان سخنران بعدی این نشست در آغاز سخنانش گفت: ما تصویر خوشایندی چه در متون کلاسیک کلامی و چه متون فقهی از پیامبر(ص) ارائه نکردهایم. دامنه تصویر پیامبر در قرآن آنقدر وسیع است که انتخاب بخشی برای بیست دقیقه بسیار دشوار است اما بهعنوان مسلمانی دردمند که به این شخصیت علاقهمندم بخشهایی را دستهبندی میکنم.
وی تصریح کرد: قرآن متن حیرتانگیزی است اما شیوه ما در تعامل با قرآن درراستای تغییر مدل زندگیمان نبوده و آنرا مقدس کردهایم، بدونآنکه درواقع سعی کنیم پنجره قرآن را بگشاییم و از آن سود ببرند. ما هرگز در مقابل قرآن شگفتزده نشدهایم، چون از سر نیاز به سراغ او نرفتهایم.
مهدوی افزود: علت این است که کسی که میخواهد به سراغ قرآن برود باید از منبع آگاهی برخوردار باشد، مسلمانان بیش از آنکه جستوجوگر و اهل اندیشه و تأملات جدی باشند در تاریخ منقاد و سربهزیر بودهاند و این حسن مسلمانان قلمداد شدهاست اما اگر آگاهی نباشد درد نخواهد بود و در این صورت طبیب درمان نخواهد کرد. ما به انواع تلاوتها و برخوردهای ظاهری در قبال قرآن انس گرفتهایم که سر جای خود نیکوست اما این فرهنگ ایجاد نشدهاست که یک مسلمان از سر تشنگی به سراغ قرآن برود.
وی ادامه داد: شما پیامبر اسلام(ص) را در چند صورت در قرآن میبینید، اولین تصویری که از پیامبر(ص) وجود دارد درخصوص مأموریت اوست. پیامبر(ص) از طرف خداوند شاهد ظلم برخی به برخی دیگر است و همین انگیزهای است که فرد از ظلم و ستم دوری گزیند. درباره پیامبر(ص) آمدهاست که بیمزد و منت بگوید که اندیشههای سازنده چقدر میتواند در شخصیت انسانها تأثیرگذار باشد. عزیزترین موجوداتی که خداوند آفریده است پیامبراناند که نقشهایی بیبدیل داشتهاند و انگیزههای اخلاقی میدادند و عقل خفته انسانها را بیدار میکردند. ما امروز به بشیر و نذیر الهی نیازمندیم که مشوقهای جهان انسانیاند. در هر دورهای انگیزههای اخلاقی ضعیف شود جهان شبیه جهنم میشود، تنها در قرن بیستم نزدیک به 100 میلیون انسان کشته شدهاست و این بهخاطر آن است که انسانها انگیزههای اخلاقی خود را از دست دادهاند.
پیامبر(ص) روشنایی جهان
این پژوهشگر عرفان تصریح کرد: در آیات دیگری مطرح شدهاست که انسانها انگیزه اخلاقی مییابند تا خداوند را در همه عرصههای هستی تجربه کنند. رسالت پیامبران ایجاد ایمان است. پیامبران علاوه به بشارت و انذار، سراج منیرند و آمدهاند تا روشنایی را بیشتر کنند. از اینجا بهبعد میبینید قصه جدیتر میشود. کلامی پیامبرانه است که جهل و نادانی را زمینگیر کرده و عقل آدمیان را متبلور کند. چراغ اینجا روشنایی عقلانی است. هر زمانی عقل انسان در مرحله طفولیت، ناتوانی و ضعیف است، رنج و مصیبت از هر گوشهای وارد میشود. پیامبران میخواهند به دست انسانها روشنایی داده و قوت عقل را چندبرابر کرده و انسانها را وادار به تأمل کنند. آیا با این منطق ممکن است کسانی چراغ عقل را خاموش کنند و بگویند ما پیرو پیامبر(ص) هستیم. وقتی کسانی انگیزه اخلاقی ایجاد کنند، راه سلوک معنوی به خداوند را بگشایند و مدافع خرد انسانی باشند، رحمت برای همه عالمیان خواهند بود.
انتخاب پیامبر(ص) بهواسطه عشق او به انسان بود
وی با طرح این پرسش که چرا حضرت محمد پیامبر(ص) شد؟ گفت: براساس آیات قرآنی حضرت محمد(ص) پیامبر شد، برای اینکه روح دردمندانهای داشت. او وجودی بود که بیمزد و منت میبخشید. عشق را میتوان با پیامبران تفسیر کرد. آیه «وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَیٰ رَبِّ الْعَالَمِینَ؛ و بر این [رسالت] اجری از شما طلب نمیکنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست» (الشعراء، 109) از آیات استراتژیک است. پیامبران عاشق انسانهایی بودند که به ایشان عتاب میکردند. عشق پیامبران یکطرفه و بدون چشمداشت بود. پیامبران میگویند ما آمدهایم که رنج بشر را کم کنیم.
این پژوهشگر عرفان تصریح کرد: پیامبر(ص) انتخاب شد چون روح سرشاری از عشق و محبت داشت، حتی نسبت به مخالفان و معاندان کینه نداشت و فردی مانند ابوسفیان را بهراحتی بخشید. در این آیه خداوند می فرماید که رنج شما برای پیامبر(ص) دشوار است. پیامبر(ص) آمدهاست تا بیمزد و منت خار را از سر راه انسانها بردارد.
مهدوی در پایان گفت: ما این مطالب را در آیه «لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ: قطعاً؛ برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید، به [هدایت] شما حریص و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است» (التوبه، 128) میبینیم. در این آیات پیامبر مشتاق مردم و بهدنبال جذب آنهاست و بهانهای میخواهد تا دل آنها را بهدست آورد. پیامبر(ص) برای دلربایی آمده بود. روش پیامبر(ص) درنهایت فروتنی بود. او چون از طرف خدا آمده بود، سر سوزنی به دیگران تکبر نمیورزید.