افشین علا مطرح کرد: شاعر انقلاب با هیچ گروه، حزب و دولتی عهد اخوت نبستهاست
| تاریخ ارسال: 1397/3/9 |
بهگزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، هشتمین نشست تخصصی «چهل شاهد» که به بررسی تأثیرات انقلاب اسلامی و دفاعمقدس در محتوا و فرم شعر در 40 سال گذشته میپرداخت، صبح روز دوشنبه 7خرداد 1397 با حضور افشین علا، آرش شفاعی و اسماعیل امینی در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.
اسماعیل امینی که مسئولیت اجرای این نشست را برعهده داشت در ابتدای این مراسم گفت: امروز قصد داریم که به بررسی 40 سال شعر انقلاب بپردازیم، این بررسی اگرچه کامل نیست اما میتواند گواهی باشد برای برگزاری سلسله جلسات دیگری تا در آن جلسات بهشکل دقیق به شعر انقلاب پرداخته شود.
این شاعر و مدرس دانشگاه با اشاره به معنی و مفهوم شعر انقلاب اظهار کرد: وقتی از عبارت شعر انقلاب استفاده میکنیم، درباره آن دو دیدگاه وجود دارد؛ نخست دیدگاه کسانی است که نگاه تاریخی به این نام دارند و بهنظر آنها شعر انقلاب به شعرهایی گفته میشود که بعد از بهمن 57 سروده شدهاست و همه سلایق را شامل میشود. مانند شعر صفویه که به دوره خاصی میپردازد و با اندیشه کاری ندارد.
وی ادامه داد: اما عدهای دیگر معتقدند که شعر انقلاب شعری است که به ارزشهای انقلاب بپردازد و دغدغه انقلاب داشته باشد که بهنظر من نیز تعریف دوم تعریف دقیقتر و بهتری است. البته این دیدگاه من است و ما امروز اینجا جمع شدیم تا نظر دوستان را درباره این موضوع داشته باشیم.
شعر انقلاب به پختگی رسیده و دست به حذف نمیزند
افشین علا که نخستین سخنران این نشست بود با اشاره به دو تعریف ارائهشده توسط امینی گفت: همانطورکه گفته شد برخی تصور دارند شعر انقلاب محدود به دوره خاصی میشود و فوقش میتوان شعر دوران جنگ را نیز به آن اضافه کرد اما از نظر من شعر انقلاب شعری است که همسو با آرمانهای انقلاب باشد و چون انقلاب ادامه دارد شعر آن نیز ادامه پیدا میکند. من معتقدم شعر انقلاب ذاتش به خودش ارتباط دارد و ریشه در معدلی از خواستههای مردم ایران است که با آموزههای اسلامی و تاریخی درآمیخته شدهاست.
این شاعر با اشاره به ریشههای شعر انقلاب گفت: انقلاب ما ریشه در صدر اسلام و عاشورا دارد و ملاک ما حکومت عدل علوی است. از طرفی انقلاب تمام نشدهاست. ما نمیتوانیم بگوییم انقلاب تمام شدهاست و دوره جدیدی شروع شدهاست و دیگر شعر انقلاب جواب نمیدهد. همانطورکه رهبر معظم انقلاب فرمودند «انقلاب پدیدهای است که ادامه دارد و رو به تکامل است» شعر انقلاب هم همین ویژگیها را دارد.
وی ادامه داد: شعر انقلاب آمیخته از تحول نیمایی و شعر کلاسیک است و چیزی جدا از ادبیات نیست؛ بنابراین شعر انقلاب هم ریشه در ادبیات کلاسیک و هم ریشه در شعر معاصر دارد. برای مثال یکی از اسطورههای شعر انقلاب طاهره صفارزاده است که همیشه در کنار پایبندی به انقلاب و نظام در کنار روشنفکران بودهاست. موسوی گرمارودی نیز چنین ویژگیهایی دارد. درکل شعر انقلاب ناگهان به وجود نیامده و پلهپله پیشرفت کردهاست و ویژگیهای خودش را دارد و بهاعتقاد من با ذات انقلاب گره خوردهاست.
علا در توضیح ضرورتهای امروز شعر انقلاب گفت: من فکر میکنم، تنها چیزی که میتواند به شعر انقلاب کمک کند کشفکردن شعر ناب است و تقویت شاعرانی است که در این حوزه قلم میزنند. مثلاً اگر بخواهیم تحقیقی درباره شعرهای نو و نیمایی انجام دهیم، به سراغ شاعران معیار میرویم.
وی ادامه داد: در شعر انقلاب نیز وضعیت به همین شکل است و اگر ما فراموش کنیم که باید نگاه تخصصی به این حوزه داشته باشیم ضرر خواهیم کرد و بهنظر من این نگاه فلهای، آفت شعر انقلاب است. باید باور داشته باشیم که وقتی همه شاعران را در یک ترازو میسنجیم و یک ارزش به آنها میدهیم نگاه تخصصی به شعر نداشته و این نگاه به شعر کمک نمیکند، بلکه لطمه میزند.
این شاعر با گلایه از برخی شعرهای منتشرشده گفت: اگر سلیقه رسانه و مخاطب به سمتی برود که به شعرهایی که مداحان آنها را میخوانند پرداخته شود، بدونشک به شعر انقلاب ضربه میخورد؛ زیرا دچار شعار میشود. بهنظر من هر دو مهم است اما شعر باید به مدح قدرت بدهد و نه آنکه بهدلیل مدح قدرتش را از دست بدهد.
وی افزود: شعر انقلاب شعری نیست که کسی را به آن وادار کرده باشد؛ اینها شاعرانی بودند که به امام پیوستند و به انقلاب کمک کردند. این افراد در حال حاضر نیز باید چنین نگاهی داشته باشند. ما باید باور داشته باشیم که اگر عدالتطلبی، اعتراض و مطالبه را از شعر انقلاب بگیریم، ضعیف خواهد شد. این عدالتطلبی، اعتراض و مطالبه در حال حاضر نیز در شعر انقلاب وجود دارد اما متأسفانه دستخوش نگاههای جناحهای سیاسی است.
علا با اشاره به دیدگاه روشنفکران نسبت به شعر انقلاب گفت: استکبارستیزی ذات انقلاب است و ما از روشنفکران بابت این موضوع خجالت نمیکشیم البته منظورم از روشنفکران، روشنفکران حوزه شعر است چراکه روشنفکری در ایران مترادف با کلمات بسیار زیادی مانند غربدوستی است.
وی ادامه داد: من چندوقت پیش شعر بلندی برای شیخ زکزاکی گفتم که عدهای از من ایراد گرفتند و گفتند که چرا به این عالم نیجریهای پرداختهام. جواب من این بود که آیا زکزاکی با ماندلا فرقی میکند؟ متأسفانه کسانی که غربال گرفتهاند چنین نگاههای جهتداری دارند و از این نگاهها ضرر خواهند کرد. عدهای بعد از فوت قیصر ایراد گرفتند که به چه دلیل این همه مراسمهای متعدد برای او برگزار میشود اما واقعیت این بود که بیشتر این مراسمها و بزرگداشتها حرکتهای خودجوش بود و این عظمتی است که خدا به قیصر داده بود و ما افتخار میکنیم که او شاعر انقلاب است.
این شاعر اجتماعی و سیاسی گفت: وقتی یک حقیقت را نبینیم، اتفاق خوبی رخ نخواهد داد؛ برای مثال شورای انتخاب کتاب کودک که از افراد بسیار قابلقبولی تشکیل شدهاست از افرادی که کار انقلابی کردهاند خرید نمیکنند و آنها را حذف میکنند؛ بااینحال ما میبینیم که در جشنواره شعر فجر افرادی انتخاب میشوند که شاید نگاههای متفاوتی داشتهاند و این به آن دلیل است که شعر انقلاب به آن درجه از پختگی رسیدهاست که دست به حذف نمیزند.
جشنوارهها باعث تنزل سلیقههای شعری شدهاند
وی ادامه داد: یکی از آفات دو دهه اخیر شعر انقلاب، جشنوارهایشدن شعر و تحت تأثیر مناسبات قرارگرفتن آن است. متأسفانه جوایز زیاد شدهاست و نهادهای مختلف ورود کردهاند و همین باعث تنزل سلیقه شدهاست. من نمیخواهم بگویم که جشنوارهها را تعطیل کنند اما باید نگاه را تغییر داد. عدهای شاعر جوان سلیقه داوران را بهدست آوردهاند و دست به کپیکاریهای ابتدایی میزنند و به شاعران جشنوارهای تبدیل شدهاند. پیشنهاد من این است که دنبال کشف جدید باشیم؛ چراکه ظواهر شعر را خراب میکند؛ بنابراین شاعران انقلاب باید با ابزار جدید وارد میدان شوند.
علا با اشاره به ویژگیهای یک شاعر انقلابی گفت: ما به دفاع مقدس افتخار میکنیم اما اگر هنوز مشکلات در خوزستان بسیار است و شاعران به آن نمیپردازند یعنی شعر انقلاب دچار آفت شدهاست؛ البته ما شاهد تغییراتی نیز در این بین هستیم. برای مثال یک زمانی تسخیر سفارت آمریکا مورد تأیید همه ما بود اما امروز این کار را اکثر اهالی فرهنگ رد میکنند و بدنه فرهنگ به حمایت از آن نمیپردازد. اگر ما تفاوتها را درک نکنیم شعر انقلاب یک شعر راکد خواهد بود و درکل اصلاً نمیتوان به شاعر گفت که همانگونه به مسائل نگاه کند که سیاستمداران به آن نگاه میکنند.
شاعر انقلاب با هیچ گروه، حزب و دولتی عهد اخوت نبسته است
این شاعر انقلاب در پایان گفت: من برای مدافعان حرم بسیار شعر گفتهام و برای بسیاری از این افراد گریه کردهام اما اگر در برابر مفسدان اقتصادی که در دولتهای مختلف فعالیت داشته و دارند سکوت کنم شاعر انقلاب نیستم. شاعر انقلاب با هیچ گروه، جریان، حزب و دولتی عهد اخوت نبستهاست. شاعر انقلاب اگر مظلومیتی را میبیند باید بگوید و فرقی نمیکند که مظلومیت مدافع حرم است یا مظلومیت یک فرد عادی که حقش را خوردهاند. اگر روزی ما نگاه انتقادیمان را حذف کنیم دیگر شاعر انقلاب نیستیم.
برخی مسائل را بهقدری مقدس کردهایم که دیگر قابلبحث نیست
در ادامه این نشست آرش شفاعی با اشاره به دو دیدگاهی که نسبت به شعر انقلاب وجود دارد، گفت: هر دو قضاوت در تعریف شعر انقلاب وجود دارد و ما باید از خودمان سؤال کنیم که شعر انقلاب یعنی چه؟ چه ویژگیهایی دارد و چه دغدغههایی را دنبال میکند. همه اینها به این معناست که دامنه و تفسیرهایی که از تعریف اول برمیخیزد آنقدر زیاد است که نمیتوان به یک نتیجه مطلوب رسید.
وی ادامه داد: بههرحال ما درباره شعر و زبان حرف میزنیم و به همین دلیل روایتهای ما در قضاوت دخیل است و ممکن است این قضاوتها در تاریخ ادبیاتی که پیش روی ماست تغییر کند و آیندگان شعر را شاخهشاخه نکنند و همه آنچه در این سالها اتفاق افتادهاست را شعر انقلاب بنامند.
این شاعر در پاسخ به این سؤال که آیا میشود به شعر استناد کرد، پاسخ داد: بله بهنظر من میشود بهشکل مستند درباره شعر حرف زد و به آن استناد کرد و به نتیجه هم رسید اما مسئله اینجاست که ما برای روششناسی پایه مشخصی نداریم و باید در ابتدا از خودمان سؤال کنیم پایه کار چیست؟ آیا شعر را اصلاً میشناسیم. آیا فرق شعر و شعرنما و شعر سست و شعر درست را تشخیص میدهیم. شاید شعر در دورهای ضعیف باشد اما در دوره تاریخی کارکرد خودش را دارد. بهنظر من آن پژوهشگری آگاه، منطقی و بیطرف است که کارهای قوی را پیدا کند و آثار ضعیف را کنار بگذارد.
وی ادامه داد: در زمینه شعر انقلاب تابهحال پژوهشهای زیادی شدهاست اما کار علمی نبوده و بیشتر شبیه به گزارشهای کاری بودهاست. ما با یک حجم عظیمی از این گزارشها روبهرو هستیم. دوستان به 4 نفر پول میدهند تا بروند یک کار تحقیقی انجام دهند اما بهنظر من این کار تحقیق نیست؛ چراکه ما باید با مسئلهمندی وارد تحقیق شویم.
آرش شفاعی با گلایه از نگاههای جهتدار بیان کرد: این نگاههای جهتدار در هر دو طرف هست و این نقدی است که به گروههای مختلف شعری وارد است. برای مثال آقای حقوقی درباره گروهی سکوت میکرد و اینجاست که ما باید بپذیریم که حتی منتقدان حرفهای و بزرگ نیز طرفدارانه وارد شدند یا یک جایی چشمشان را بستند.
وی ادامه داد: برای معرفی شعر انقلاب تعریفها و تفسیرهای مختلفی وجود دارد اما ما باید به این موضوع توجه کنیم که چه کسی و با چه نگاهی شعر انقلاب را تعریف میکند. بهنظر من شاعر انقلاب کسی است که انقلاب را پذیرفتهاست و برای معرفی آن تلاش میکند. اما واقعیت این است که جان شاعر ناآرام است و نمیتوان آن را در یک چارچوب و بخشنامه قرار داد. او لحظهای دلش میخواهد گریه کند در لحظه دیگر دلش رقص میخواهد و جایی میخواهد بخواند و هر لحظه بهدنبال تجربهای دیگر است.
شفاعی معتقد است که تفسیرهای نادرست باعث ایجاد تناقض میشود و در این رابطه گفت: یکی از مشکلات موجود که گاهی تقسیمبندیهای ما را دچار اشکال میکند تناقضهای موجود است، برای مثال اگر یک شاعر انقلاب بر سر انقلاب فریاد بزند دچار تناقض میشویم و این اشتباه است. بهنظر من اگر تعریفها از اهل باشد مشکل بهراحتی حل میشود اما مشکل آنجاست که افراد زیادی دست به تعریف و تفسیر میزنند.
این شاعر و روزنامهنگار در پایان گفت: ما در طول این دوران دچار مقدسسازی شدهایم و برخی مسائل را بهقدری مقدس کردهایم که دیگر قابلبحث نیست و نظردادن درباره آن کفر محسوب میشود. برای مثال اگر کسی از مشکلات خانوادههای جنگ تحمیلی بگوید و جنگ را رد کند ضدجنگ محسوب میشود.