بهگزارش ایسنا، مهدی مطیع با بیان اینکه در این کتاب تلاش کردهاست تا با رویکرد معناشناسی به حوزه زیباییشناسی و تفسیر قرآن پرداخته شود، گفت: زیبایی اگرچه مفهومی فطری است، اما در قرنهای اخیر در فلسفه هنر و سایر اندیشههای بشری بهصورت جدی مورد توجه قرار گرفتهاست. در این سالها با توجه به رویکرد جهان به معنویت، هنر و زیبایی، نیاز جدیی به نظریهپردازی درخصوص زیبایی در معارف قرآن کریم احساس میشود.
وی افزود: کتاب قبل از آن درخصوص هنر اسلامی بود اما در رویکرد زیباشناسی قرآن بهنظر میرسید در حوزه محتوا کار جدیی انجام نشده بود، نگرانی این کتاب در جستوجوی معنای زیبایی بود که همه تشنه آن هستند. تلاش این کتاب این بود که از قرآن کمک بگیرد تا آدمی را هم واجد زیبایی و هم مدرک زیبایی کند. در ابتدای کتاب سیری از زیباییشناسی در تاریخ اندیشه ارائه شدهاست. فصل اول کتاب به دیدگاههای نظری این حوزه میپردازد و تأکید کتاب این است که تحت تأثیر این قالبها قرار نگیرد و سعی کرده، طرح زیباییشناسی قرآن را بهصورت مستقل پیش ببرد. فصل دوم سعی میکند روشهایی از معناشناسی را با مطالعات قرآن بومیسازی کند.
وی تصریح کرد: زیباییشناسی بیشتر توصیفی است، اما این کتاب گریزی نداشت که به حسن و زیبایی هنجاری بپردازد. دو فصل بعدی اصول کتاب را تشکیل میدهند، فصل سوم درخصوص قرآن بهمثابه نظریهپردازی زیباییشناسی و در فصل بعدی درخصوص قرآن بهمثابه داور زیبایی مباحثی مطرح شدهاست.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در پایان توضیحاتش درخصوص این کتاب گفت: در این کتاب شبکه معنایی و نظام معنایی زیبایی در قرآن بررسی شده و درنهایت تلاش شده تا جمع نظرات و ارزش افزوده درخصوص فهم قرآن بیان شود. نکته اصلی این کتاب تلاش برای حرکت از فضای زیبایی به فضای ورای زیبایی است تا از این دریچه به موضوع نگاه کند.
زبان اعم از ساختارهای نحوی است
افخمیستوده اولین سخنران نشست اصلی در آغاز مباحث خود گفت: بخشی از تز دکترای بنده درخصوص زیباشناسی و علم معنا بود و ازآنجاکه حتی برای زبان فارسی مهمترین منبع بررسی زیباییشناسی سخن قرآن است، ناچار بودیم که درخصوص زیباییشناسی قرآن بحث کنیم.
وی افزود: یکی از وجوه جدی قرآن کلام آن بوده و این کتاب در این زمینه و اینکه مثل قرآن بیاورند تحدی بیاورند. یکی از دلایلی که اعتبار آن هنوز پا برجاست و اینکه نمیتوان کلامی مانند قرآن آورد وجود دارد این است که قرآن اعجاز بلاغی دارد. این اعجاز مدتها میان معتزله و اشاعره محل مناقشه بودهاست. بعد از گفتوگوهای میان این دو، قاضی عبدالجبار معتزلی نظری میدهد که جرجانی اشعری آن را میپذیرد و بهشدت بسط میدهد که مفهوم نظم است و در این خصوص زمخشری حق مطلب را ادا کردهاست و پس از او دستاورد مهمی نداریم. امثال افرادی مانند سکاکی در قالبسازی سادهشان نبوغ زمخشری را به چارچوب سادهای تبدیل کردهاند.
وی تصریح کرد: پژوهشگر حوزه معناشناسی و ادبیات در نظر مفسری مانند زمخشری که تفسیر کشاف را نوشتهاست و حافظ تحت تأثیر این تفسیر بوده، ظاهر و باطنی وجود ندارد. اصولاً معنا اتفاقی است که در زبان روی میدهد و حتی استعارهها خالق معنی هستند و این بدان معناست که معنا در زبان رخ میدهد و با اصطلاحات فصل، حصر و... رویکردها به آیات میتواند متفاوت باشد و قدم اول درک هر معنایی درک زبان آن است.
این پژوهشگر حوزه معناشناسی و ادبیات ادامه داد: نزد بزرگان ما این مفاهیم وجود داشتهاست، هرچند برای آن تعریفی ارائه نمیکردند. در مقایسهای که بین آیات در تفاسیر شده به این پرداخته شدهاست که چرا واژهای در قرآن آمدهاست. زبان اعم از ساختارهای نحوی در محورهای همنشینی و جانشینی است.
قرآن زیبایی را تعریف میکند
مهدی مطیع سخنران بعدی این نشست در ادامه گفت: وقتی سخن از ابعاد مختلف قرآن سخن میگوییم، ازآنجاکه قرآن عمق دارد و به لایههای قرآن نیز نگاه میکنیم، قرآن در همه لایهها زیبایی دارد، در ظاهر زبانی، فواصل آیات، ریتم، ضربآهنگ، انتخاب واژگان و لحنها بسیار زیباست. قرآن از نظر ادبی بسیار زیباست و پر از صنایع ادبی و زوایای دید زیبا در داستانهاست.
وی تصریح کرد: قرآن بهقدری زیباست که وقتی از زشتی سخن میگوید هم زیبا سخن میگوید و وقتی از جهنم سخن میگوید که این آیات از غرر آیات هستند و گاهی ضربآهنگ این آیات از آیات مربوط به بهشت زیباست.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه قرآن در لایههای حکمی، پند و اندرز و محتوا هم زیباست، گفت: ساختارهای بههمپیوسته کتاب الله زیباست. تناسب و تناسق آیات نیز در این راستا میتواند مدنظر باشد. در ابتدا بهنظر میرسد آیات از هم جدا هستند و در تناسق آیات ارتباط زیرساختی آیات مشخص میشود.
مطیع افزود: زیبایی تجلی حسن الهی توسط قرآن معرفی میشود و جایی حسن، قرآن را معرفی میکند که فراتر از زیبایی است، وقتی قرآن وصف احد را میگوید، احد زیبایی را تعریف میکند و در یکسری مراتب قرآن زیبایی را تعریف می کند قرآن از کمال فراتر میرود.
وی ادامه داد: قرآن هم داور و هم نظریهپرداز زیبایی است، از طرفی کتاب الله دو وظیفه تعلیم و تزکیه دارد. تعلیم به بعد نگرشی قرآن بازمیگردد، اما دانایی بهمعنای عمل نیست و منوط به انگیزش در من است و تزکیه حاصل اثرگذاری است. اگر قرآن روی من اثر نگذارد، تزکیه نمیشوم. ازاینرو علاوه بر درک شناختشناسی، نیازمند درک زیباییشناختی از قرآن داریم که شرط تزکیه قرآن است.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: بحث دیگری که وجود دارد این است که ارتباط لایههای زیبایی قرآن حتی لایه ورای زیبایی با یکدیگر زیبا هستند و بهجز تفاسیر عارفان از درک این لایه محروم بودهاند، ایشان مهندسی زیبای این لایهها را درک کردهاند.
مطیع ادامه داد: اگر نگوییم هر ارتباطی زیباست، میتوانیم بگوییم هر زیبایی محصول نوعی پیوند و ارتباط است. در هر چهره زیبا ارتباط خاصی بین اجزا میتوان یافت. در هر قامت موزون نسبت بین اعضا مشهود است. هر آهنگ دلنشینی محصول ربط دلنشین نتهاست. اگر کلمات بهخوبی به هم مربوط شوند، جملهای تحسین برانگیز آفریده خواهد شد و آنجا که جملات دست در دست هم دهند، گفتاری اعجازآمیز به وجود خواهد آمد.
وی افزود: زیبایی هستی به ارتباط و پیوند بین اجزا لایههایی آن است و قرآن کریم ربط همه شئون هستی است، چون در همه جای هستی کشیده شده از احد تا آیات، قرآن کریم ربطی است بین دو عالم فرق و جمع، با نزول قرآن واحد با کثیر سخن میگوید و در بازخواندن آن کثیر به واحد برمیگردد، پس قرآن مجید جامع فرق جمع است و حاضر در وحدت و کثرت؛ همانطورکه گوینده قرآن حاضر و عالم غیب و شهادت است، هم اول و هم آخر و هم ظاهر و هم باطن است.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه قرآن کریم هم در فرق کلمات و آیاتش زیباست، گفت: کتاب الله هم در جمع آیات گوی حسن را ربودهاست. و هیچ کتابی چون قرآن نیست که حتی فرق حروفش سرشار از سر و رمز و راز معنا باشد. این حضور در فرق مانع از جمعیت او نگشتهاست و ازاینرو در مقام فرق فرقان است و هم در مقام جمع قرآن و یکی از دو لفظ بیانشده برای ترجمه لفظ قرآن جمع و مجموعه است.
وی ادامه داد: قامت رعنای قرآن جمع است که قامت و قیام کمال جمعیت آثار است و آنچه قیام میکند همه آثار وجودیاش بر وی مترتب می شود و قرآن خود قیامتی است که کلام قیوم است و دیگر اسماء حسنی او در کلام او متجلی است به قیومیت و به این نام نیز در قرآن ظهور یافتهاست. قرآن هدایت به اقوم میکند و قیامبخش است، قیام و قیامت جمع و حشر اجزا و ربط است.
سخن از ظاهر و باطن آیات دقیق نیست
در ادامه این نشست افخمیستوده گفت: روش علمی تعاریفی دارد، برای مثال اگر در متن استدلالی اشتراک لفظ باشد چیزی را اثبات نخواهد کرد. سخن از اینکه یک حرف از حروف قرآن هم به باطن ربط دارد، شاعرانه است اما مصداق این حرف چیست. اینکه قرآن متن کاملی است درست است، اما قرنها بحث شدهاست که آیا قرآنبودن قرآن بهخاطر سجع و ادبیات آن است و یا چیز دیگری.
این پژوهشگر تصریح کرد: اگر بخواهیم درباره زیبایی قرآن صحبت کنیم آیا اول باید از اختراع چرخ آغاز کنیم و یا یکسری بحثها شده است و بعد بحثهای جدیتری وجود دارد. درخصوص نظم قرنها بحث بوده که آیا نظم قرآن تنها در یک آیه قابل بررسی است و یا مراد در کل قرآن است؟
وی افزود: دعواهای جدی در این مباحث وجود داشته و موضوع مباحث کلامی بودهاست اما در بیان دکتر مطیع بحثها با هم و غیرعلمی مطرح شدهاست. اگر میخواهیم در مطالعات قرآنی به جایی برسیم، باید حرفهایمان مصداقی و قابل اثبات و رد باشد، گزارههای شورانگیز درخصوص قرآن علمی و پیشبرنده نیست، هرچند جذاب باشد.