نشست «نگاهی دیگر به مشروطه ایرانی» برگزار شد سلیمانی: مشروطه‌طلبان خواستار رسیدن به مافیای اقتصادی نبودند رحمانیان: احمد کسروی نخستین روایت را از انقلاب مشروطه ارائه داد

 | تاریخ ارسال: 1397/5/15 | 
به‌گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ نشست «نگاهی دیگر به مشروطه ایرانی» یکشنبه 14 مرداد 1397 هم‌زمان با سال‌روز فرمان مشروطیت با حضور داریوش رحمانیان و کریم سلیمانی و جمعی از علاقه‌مندان در سرای اهل قلم برگزار شد.
سلیمانی گفت: بعد از جنگ جهانی اول که کشور ما به اشغال درآمد، افرادی نظیر تقی‌زاده در برلین به گفتمان امنیت فکر کردند. بعد از کودتا هم، سردار سپه به توسعه منابع و راه آهن معتقد بود و بدین ترتیب کشور ما در مسیر توسعه قرار گرفت. از سال 1300 تا 1304، امنیت تقریباً به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای در کشور تأمین شد. بسیاری از تأسیسات اجتماعی امروز، حاصل دوران رضاشاه است؛ ساختن راه‌آهن و توسعه‌اش، دانشگاه تهران، مدرسه‌سازی و به‌ویژه مدارس دخترانه و نهادسازی. اما از منظر سیاسی این دوره عقب‌مانده است. در دوره پهلوی دوم هم نهادسازی و توسعه راه‌ها و دانشگاه‌ها ادامه پیدا کرد. اما به‌لحاظ سیاسی، جای اهل سیاست در زندان و شکاف بزرگی بین پهلوی دوم و جامعه روشنفکران بود.
این استاد دانشگاه افزود: من برای انقلاب 57 ارزش بسیاری قائلم و سخت معتقدم که مسیرش تغییر کرد. در اواخر دهه 40 وضع درآمدهای نفتی خوب و در دهه 50 عالی می‌شود. اما روان‌شناسی قدرت، مشاعر شاه را مختل کرده بود. حفره بزرگ بین دستاوردهای اقتصادی و توسعه شهری با امر سیاست و چالش این دو، سبب سقوط پهلوی دوم شد.
وی گفت: انقلاب در درجه اول، یک امر سیاسی و یک تقاضای سیاسی است. ما فراز و نشیب‌های زیادی داشته‌ایم. دهه 60 متلاطم، دهه 70 که با اصلاحات در سال 76 متعادل می‌شود و روزنه‌ای از امید ایجاد می‌شود. بعد از دوره خاتمی با یک وقفه مواجهیم تا این‌که سال 92 باز رأی و ایستادگی مردم پیروز شد؛ این‌که من مدنی را تمرین کردند و پای صندوق‌های رأی رفتند. این نقطه عطف از نظر رفتار مردم مهم است. در مسیر چهل‌ساله بعد از سال 97 از طریق آزمون و خطا به‌لحاظ من مدنی شخصیت پیدا می‌کنیم. اکنون بزرگ‌ترین نیاز جامعه ما، توسعه سیاسی است.
سلیمانی ادامه داد: پایان آن چیزی که مشروطه‌طلبان خواسته بودند، رسیدن به یک مافیای اقتصادی نبود. اما این اتفاق به‌دلیل تقسیم‌نشدن قدرت افتاد. این مافیای اقتصادی در دوره احمدی‌نژاد با قدرت وارد ارتباط شد و بزرگ‌ترین نیاز جامعه امروز ما، اصلاحات سیاسی است. باید قدرت سرشکن شود و زیر نظارت برود. این به‌سود خود جمهوری اسلامی است. برداشت من این است که جمهوری اسلامی اهل معامله است و تا آخر خط خطر نمی‌رود. این حرکتی است که از مشروطه ایجاد شده و این‌جا به آخر خطش رسیده‌است. این قطار از روی لج‌بازی به دوره رضاشاه برنمی‌گردد. در آن دوره ما از نظر اقتصادی ته دره بودیم و امکان ندارد که ما به آن دوره برگردیم.
وی در پایان سخنانش گفت: کسانی که از رانت‌های سیاسی برخوردارند این تئوری را تبلیغ می‌کنند که ایران سوریه یا لیبی می‌شود. اما من می‌گویم که ایران مسیر خودش را طی می‌کند و امکان ندارد که به یکی از این کشورها تبدیل شود. چون ناسیونالیسم ایرانی در سرمرزها شکل گرفته و وقتی خطر فروپاشی مطرح می‌شود، ایرانی‌ها به هم می‌چسبند. به‌قول یاسپرس ایران جزء چند کشور محدودی است که به همان شکل اولیه‌اش در تاریخ مانده‌است.
در ادامه جلسه داریوش رحمانیان با اشاره به تاریخ‌نگاری مشروطه گفت: صحبت‌های من در حوزه تاریخ‌نگاری انتقادی است و در این عرصه، مسائل مفهومی، تفکری ـ تفسیری یا نظریه‌ای بسیار مهم است. بعد از صد و اندی سال که از انقلاب مشروطه می‌گذرد، هنوز وفاقی در این زمینه وجود ندارد. آیا ما می‌توانیم انقلاب مشروطه را یک انقلاب مدرن بدانیم؟ مسأله مشروطیت تاکنون، به‌درجات مختلف از سوی اهل پژوهش و اهل نظر مورد غفلت قرار گرفته‌است. من معتقدم حرکت مشروطه‌خواهی یک انقلاب اصیل ملی است.
این استاد دانشگاه گفت: اولین حرکت در زمینه ثبت و نگارش مشروطه، توسط ادوارد براون انگلیسی بود که با مشروطه‌خواهان همدلی داشت. نامه‌نگاری‌هایش با تقی‌زاده هم منتشر شده‌است. او درباره کشتار روس‌ها در آذربایجان هم کتاب نوشت. ناظم الاسلام کرمانی هم «تاریخ بیداری ایرانیان» را نوشت. بعدها کسان دیگری در خاطرات‌شان از انقلاب مشروطه هم یاد کردند.
وی افزود: حسن تقی‌زاده در روایت انقلاب، خاطرات تدوین مجلس را هم نوشت و برخی از این اسناد را ایرج افشار منتشر کرد. روایت یحیی دولت‌آبادی و کتاب واقعات اتفاقیه از شریف کاشانی در سه جلد ازجمله روایت‌های انقلاب است که از سوی نشر تاریخ ایران منتشر شد. کار دیگری که صورت گرفت، اثر مهدی ملک‌زاده است که محور این انقلاب را پدرش؛ ملک‌المتکلمین قرار داده‌است.
رحمانیان گفت: در هیچ‌یک از این آثار و حتی در کار ادوارد بروان، یک روایت تاریخی مدون اتفاق نیفتاد. مهم‌ترین کار در این زمینه، کتاب احمد کسروی است که نخستین روایت را از انقلاب مشروطه ارائه داد. در «تاریخ بیداری ایرانیان» با تاریخ‌نویسی مواجه نیستیم. کار کسروی یک روایت مورخانه بود با تمام خلأ‌ها و کاستی‌هایی که دارد. این کتاب تاکنون به‌درستی در ترازوی سنجش قرار نگرفته و فقط سهراب یزدانی یک تک‌نگاری خوب از آن نوشته است.
وی افزود: احمد کسروی با محوریت مردم و نقش توده‌های گمنام، تاریخ مشروطه را روایت کرد. انقلاب مشروطه هم برای به کرسی نشاندن اراده مردم شکل گرفته بود. دوگانه‌ای به‌نام مردم و حکومت شکل گرفته بود و جنگی در این میانه برپا بود که هنوز هم تمام نشده‌است. حاکمیت اراده مردم، خواست اصلی انقلاب مشروطه بود. احمد کسروی می‌گوید: ما نباید بگذاریم روایت شخص‌محورانه بر تاریخ چیره شود. تاریخ را باید از دست قدرت‌مندان و صاحبان زور نجات دهیم. تاریخ باید به‌گونه‌ای روایت شود که نقش مردم را نشان دهد.
این پژوهشگر حوزه تاریخ گفت: یکی از دلایل اصلی سقوط رضاخان این بود که مردم‌محور نبود و اگر چنین بود به‌راحتی نمی‌توانستند او را بردارند. او به‌جای جاده‌سازی، راه‌آهن را به‌خاطر شکوهش در رأس کارهایش قرار داد. حتی بزرگان مشروطه‌خواه که در رأس‌شان از تقی‌زاده می‌توان نام برد، از منتقدان رضاخان بودند.
رحمانیان گفت: یأس و ناامیدی حاصل روایتی از انقلاب مشروطه بود که آن را توطئه می‌دانست و نقش توده مردم را در آن کمرنگ می‌کرد. در طول تاریخ افرادی به رشد ادبیات تاریخ مشروطه کمک کرده‌اند که فریدون آدمیت از آن جمله است که کاملاً روشمند کار کرده‌است. خانم هما ناطق کارهای درخشانی دارد و همین‌طور خانم منصوره اتحادیه کارهای پرقدری در این‌باره تألیف کرده‌است.
سهراب یزدانی یکی از بهترین متخصصان انقلاب مشروطه است که دو کتاب خوب در این زمینه دارد؛ «کسروی و انقلاب مشروطه» و «صور اسرافیل و نامه آزادی». او با کارهایش به پیشرفت ادبیات پژوهشی انقلاب مشروطه کمک کرده‌است. دکتر محمدعلی اکبری و دکتر سیمین فصیحی و... هم در این زمینه، آثاری تألیف کرده‌اند.
وی تأکید کرد: یکی از کسانی که در سال‌های اخیر در این زمینه بسیار کار کرده، ماشاءالله آجودانی است که کتاب «مشروطه ایرانی‌»‌اش بارها تجدید چاپ شده و نقدهای زیادی روی آن انجام شده‌است. یا دکتر سیدجواد طباطبایی که در ادامه کارهایی که در حوزه اندیشه سیاسی انجام داده بود، به این موضوع پرداخت و دو کتابش با نام‌های «مکتب تبریز» و «نظریه‌ حکومت قانون در ایران» خیلی مهم هستند. از مرحومان؛ عبدالهادی حائری در این زمینه آثار مهمی نوشت که کتاب «تشیع و مشروطیت» درباره میرزای نائینی از آن جمله است. کتاب «در آستانه تجدد» که نشر نی منتشر کرده هم به‌گمان من از خواندنی‌ترین کتاب‌ها درباره میرزای نائینی است.
رحمانیان با اشاره به کسانی که در خارج از ایران درباره موضوع مشروطیت به تألیف کتاب پرداخته‌اند، گفت: از مهم‌ترین این آثار می‌توان به کتاب منصور بنکداریان اشاره کرد که با نام «بریتانیا و انقلاب مشروطه ایران» که کاظم فیروزمند آن را ترجمه کرد و در نشر نامک منتشر شد. اهمیت این کتاب در این است که انقلاب مشروطه را به‌عنوان یک پدیده جهانی مطرح می‌کند.



CAPTCHA
دفعات مشاهده: 957 بار   |   دفعات چاپ: 263 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر