در نشست «عصری با فردوس اعظم» عنوان شد: غزل فردوس اعظم تحت تأثیر شعر و زبان فارسی و کمتر تاجیکی است اندیشه فردوس اعظم اندیشه ایرانشهری است

 | تاریخ ارسال: 1397/6/14 | 
به‌گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست هفتگی شهر کتاب در روز سه‌شنبه ۱۳شهریورماه 1397 با عنوان «عصری با فردوس اعظم» که به نقد و بررسی سروده‌های فردوس اعظم اختصاص داشت، با حضور علی‌اصغر محمدخانی، ناصر فیض، ابراهیم خدایار و مریم مقدم در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
 علی اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی و بین‌الملل شهر کتاب، در ابتدای نشست ضمن اعلام برنامه‌های آتی مرکز فرهنگی شهر کتاب به موضوع نشست اشاره کرد و گفت: تحولات ادبی تاجیکستان و افغانستان برای ما بسیار اهمیت دارد، چراکه این کشورها با ایران پیشینه فرهنگی مشترک دارند، بنابراین مهم است بدانیم که در حوزه شعر و داستان و نقد ادبی در تاجیکستان چه می‌گذرد.
 
آیینه کلیدواژه غزل‌های فردوس اعظم است
محمدخانی ضمن یادکردن از شاعران پیشکسوت تاجیکستان چون لایق شیرعلی، مومن قناعت، گلرخسار صفی‌آوا و دیگران و شاعران جوان تاجیکستان که در داخل و خارج از تاجیکستان، شعر فارسی می‌سرایند، اضافه کرد: فردوس اعظم از شاعران جوان تاجیک است که در اروپا زندگی می‌کند، ولی دلبستگی و علاقه‌مند به فرهنگ ایران و شاعران این سرزمین است.
معاون فرهنگی و بین‌الملل شهر کتاب، هدف برگزاری این نشست و نشست‌های پیش از این‌که برای شاعران تاجیک برگزار شده را ارتباط فرهنگی بیشتر بین ایران و تاجیکستان خواند و گفت: در این نشست به‌دنبال این هستیم که ببینیم اشعار فردوس اعظم بازتاب دهنده و تصویرگر کدام نما از شادی‌ها، نشاط، رنج‌ها و آرزوهای مردم تاجیکستان است؟ فردوس اعظم سال ۶۲ متولد شده، روزنامه‌نگار و شاعر است و تاکنون سه دفتر شعر «ابر‌های آبی»، «یک بغل غزل» و «آیین آیینه» از او منتشر شده‌است. آینه در غزل‌های او بسیار نقش دارد. درواقع کلیدواژه غزل‌های او و نشان از پیوستگی شاعر با بیدل دارد. فردوس اعظم در شعرهای خود به‌دنبال صلح، امید، عشق، آزادی، کوشش و اعتقاد است و روزگار و جهان را آغشته به وجود سیاه برخی انسان‌ها می‌بیند، که اعتماد و دوستی را از بین برده‌اند.
محمدخانی ضمن خواندن غزلی از کتاب «آیین آیینه»، بیان کرد: فردوس اعظم از شاعران معاصر ایران در شعرهایش یاد می‌کند و از شاعرانی چون فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، حسین منزوی، بهمنی، قیصر امین‌پور و... تأثیر زیادی پذیرفته‌است. زبان شعر فردوس اعظم به زبان شعر امروز ایران بسیار نزدیک است و اگر او را نمی‌شناختید و شعرش را می‌خواندید، فکر می‌کردید یک شاعر ایرانی است نه تاجیکستانی.
در ادامه کلیپی تصویری از فردوس اعظم که برای این نشست فرستاده بود به نمایش گذاشته شد که در آن ضمن تشکر از برگزاری این نشست، از علاقه و اشتیاق خود نسبت به زبان فارسی رایج در ایران و شعر و شاعران این مرزوبوم سخن گفت.
 
 قالب غزل در خدمت تبیین اهداف اجتماعی
ابراهیم خدایار، دیگر سخنران نشست، سخنرانی خود با عنوان «پیوند زبان و وطن در عزل فردوس اعظم» را با بیان تاریخچه‌ای از ادبیات و شعر معاصر تاجیکستان آغاز کرد، شروع ادبیات نوین ماوراءالنهر را با آغاز فعالیت احمد دانش و پیروانش در شکل‌دهی به نهضت معارف‌پروری و روشنفکری در دهه هشتاد سده نوزدهم مصادف دانست و گفت: گفتمان حاکم بر میراث ادبی این یک‌ونیم قرن ذیل چهار دوره «معارف پروری»، «تجددگرایی»، «شورایی» و «استقلال» قابل بررسی است. در دوره «معارف‌پروری»، زبان تاجیکان در تمام اسناد ادبی و سیاسی موجود به نام فارسی ثبت شده‌است. جریان ادبی غالب در آن دوره، چه در نظم و چه در نثر، پیروی از سبک بیدل دهلوی و تنها شخصیت تأثیرگذار این دوره احمد دانش بخارایی است.
 وی ادامه داد: دانش قصد داشت با کاربست رئالیسم در آثار خود، مردم را با واقعیت‌های جهان عین آشنا کند، درنتیجه با تلاش‌های وی، زبان فارسی هم در محتوا و هم در زبان تکانی به خود دید. همچنین شروع دوره «تجددگرایی ادبی» با تولید و انتشار ادبیات جدید، در نتیجه تقابل سنت و تجدد و کهنه و نو در منطقه ماوراءالنهر مصادف بود و زبان فارسی دوره نوین خود را در میان تاجیکان به معنی واقعی کلمه آغاز کرد. آن‌چنان‌که سرنوشت وطن نیز در قاب بخارا به متن زندگی مردم وارد و به موضوع اصلی آثار تولید شده در این دوره تبدیل شد.
خدایار اضافه کرد: در دوره «شورایی»، زبان فارسی به زبان تاجیکی تغییر نام داد و با تغییر خط فارسی به لاتین و بعدتر به سیریلیک، ارتباطش را با حوزه تمدنی مشترک با ایران و افغانستان قطع کرد. به‌موازات دوری زبان نوساخته تاجیکی از زبان معیار، وطن تازه تاسیس تاجیکان نیز از حوزه مشترک با ایران و ‌باران دورتر می‌رفت. آخرین دوره، دوره «استقلال و خودآگاهی ملی» و عصری بود که در آن نسیم آزادی وزیدن گرفت و ارزش‌های سنتی با تولید ادبیات مردمی و رئالیسم راستین احیا شد و به‌یک‌باره جریان رمانتیک اجتماعی در ادبیات قوت گرفت. زبان مادری، پاسداشت شخصیت‌های اسطوره‌ای و تاریخی و در مجموع تصاویری افتخارآمیز از گذشته مشترک اقوام آریایی‌نژاد و فارسی‌زبان از گزاره‌های پرتکرار این جریان بود.
این مدرس دانشگاه در ادامه به دوره زندگی شاعران معاصر تاجیکستان اشاره کرد و گفت: فردوس اعظم و ده‌ها شاعر جوان تاجیک دیگر در تاجیکستان که عموماً کمتر از ۳۵ سال دارند، محصول تئوری خود‌آگاهی و خودباوری عصر استقلال هستند. در این میان، غزل فردوس اعظم علاوه بر محتوا که پیوسته با ارجاع به گذشته تاریخی و وطن مشترک تاریخی و فرهنگی با ایرانی‌تباران و فارسی‌زبانان برجسته می‌نماید، به دلیل تکیه آگاهانه به زبان معیار فارسی و استفاده از امکانات آن ویژگی خاصی دارد. این شاعر غزل‌سرا همانند شاعران دهه چهل در ایران، آگاهانه در پی تنفس در وطن تاریخی و فرهنگی مشترک با فارسی‌زبانان و آریایی‌تباران است، به همین منظور قالب غزل را در خدمت تبیین اهداف اجتماعی خود در آورده و با ارجاع مکرر به گذشته، مخاطب را به یاد‌آوری و بازسازی گذشته پرشکوه دعوت می‌کند.
 
فردوس می‌خواهد آیینه‌ای باشد برای صداهای گوناگون در جهان فارسی
خدایار در پایان عنوان کرد: قهرمان غزل فردوس اعظم با دارا بودن رنگ و بوی غزالان خجند، در پی به دست آوردن دل پریانی از جهان ایرانی است تا دوباره فضای یکدلی در این حوزه تمدنی مشترک حکمفرما شود. فردوس می‌خواهد آیینه‌ای باشد برای صداهای گوناگون در جهان فارسی او می‌خواهد پرنده زبان را در فضای وطن فارسی زبانان به پرواز درآورد تا وسعتی بسیار گسترده‌تر را به تماشا بنشیند.
ناصر فیض از شاعران معاصر و طناز ایران، ضمن بیان اینکه به دلیل پیشینه فرهنگی ادبی و شعری متفاوت ایران و تاجیکستان، نباید شعر این دو کشور را با هم مقایسه کرد، گفت: نباید به فردوس اعظم به عنوان یک شاعر که قرار است مانند شاعران فارسی زبان ما سخن و شعر بگوید، نگاه کرد. البته از گذشته تا به امروز شعر تاجیکستان چهره‌هایی چون صدرالدین عینی تا شاعران جدیدتر چون مومن قناعت و ... را دارد که برای ما شناخته شده‌اند و دلیل آشنایی و شناخت هم، نزدیک شدن آن‌ها به سبک و سیاق شعری ما است.
وی زبان فارسی رایج در ایران را یک زبان فارسی صیقل یافته توصیف کرد که در منطقه و در میان کشورهای فارسی‌زبان پذیرفته شده است و افزود: به همین دلیل شاعران کشورهای فارسی زبان دیگر مثل افغانستان و تاجیکستان هم دوست دارند به سبک و سیاق فارسی رایج ایران شعر بگویند و مدام در شعرهای خود از نام و تخلص شاعران ایران استفاده می‌کنند.
 
فیض ادامه داد: من معتقدم شاعرانی چون فردوس اعظم در یک دوران گذر هستند که از ادبیات فرمایشی رایج در دوره سوسیالیست‌ها که تحت تاثیر زبان روسی شکل خاصی یافته؛ دور شده و به زبان فارسی رایج ایران که صیقل‌یافته است، نزدیک می‌شوند. البته به‌دلیل تلفظ‌هایی که از آن ناگزیرند، خیلی در این امر موفق نیستند و نمی‌توانند آن بی‌ایرادی که در زبان فارسی رایج است را در شعر خود به اجرا بگذارند. بنابراین در شعر شاعرانی چون فردوس اعظم، شاهد لغزش‌های وزنی هستیم که من همه آن را به حساب ناآگاهی شاعر از عروض نمی‌گذارم، بلکه بخشی از آن به حساب تلفظی است که آن‌ها از کلمات دارند.
 
شعر و زبان رایج در ایران امروز صیقل‌خورده‌ترین نوع بیان است
این شاعر طناز شعر و زبان رایج در ایران امروز را صیقل‌خورده ترین نوع بیان دانست و افزود: به همین اعتبار، شاعران تاجیکی گرایش بسیاری به شعر ایران داشتند و از ساختار و عنوان کتاب‌هایشان هم پیداست که بیشتر به صورت شعر ایران توجه داشتند تا محتوای آن در اشعار فردوس اعظم رگه هایی از سبک هندی صائب و کلیم کاشانی دیده می‌شود یعنی ساختار شعر او هندی است اما نه آن ساختار هندی که ما انتظار داریم و از بیدل به جا مانده است.
 
وی در ادامه گفت: من در بررسی شعر فردوس اعظم از این دید که شعر یک شاعر تاجیک مورد بررسی است، نگاه نمی‌کنم، بلکه فکر می‌کنم شاعری را بررسی می‌کنم که شعر او کاملاً ایرانی است و اگر شعرش را بدون دانستن نام او بخوانید، نمی‌توانید تشخیص دهید که شاعرش ایرانی نیست. غزل فردوس اعظم بسیار تحت تأثیر شعر و زبان فارسی و کمتر تاجیکی است.
در ادامه از صداقت فردوس اعظم در اشعار خود سخن به میان آورد و گفت: خود من شعر را دوست دارم، چرا که تلاش به ریاکاری نمی‌کند، یا اینکه اگر کسی را دوست دارد صریحا در شعر خود اعلام می‌کند و سعی نمی‌کند آن را به عوالم عرفانی و بالا مرتبط کند، تا خود را یک شاعر بزرگ و تافته جدا بافته جا بزند. شعر فردوس اعظم کمتر ایراد ساختاری دارد و از نظر محتوا هم گاهی به فضا و جامعه ایران نزدیک می‌شود.
وی در پایان گفت: به نظر من فردوس اعظم یکی از موفق ترین شاعران تاجیکستان است. چرا که زمانی که شعر او را می‌خوانیم، کمتر با زبان و شعر او احساس بیگانگی می‌کنیم. خود من هنگامی که شعر فردوس اعظم را می‌خواندم، اصلاً از این که شعر یک شاعر تاجیک را خواندم، لذت نبردم؛ بلکه به این جهت لذت بردم که چقدر خوب که زبان فارسی رایج در ایران، زبانی است که در رأس هرم دنیای زبان فارسی قرار گرفته و شاعری تاجیکی دوست دارد با این زبان شعر و سخن بگوید. اینجاست که گسترش زبان فارسی معنا پیدا می‌کند.
 
اندیشه فردوس اعظم اندیشه ایرانشهری است
مریم مقدم، آخرین سخنران نشست، ضمن رساندن پیام تشکر فردوس اعظم  به برگزارکنندگان و حاضران در نشست، به نقد فرم‌چاپ مجموعه شعر «آیین آیینه» فردوس اعظم پرداخت و گفت: اگر بین کتاب «افسانه عشق»، که مجموعه شعر شاعران معاصر تاجیکستان است و کتاب «آیین آیینه» فردوس اعظم، مقایسه‌ای داشته باشیم، متوجه می‌شویم که چقدر از زبان فردوسی به زبان فارسی محاوره ما نزدیک است. بسامد کلمات تاجیکی و فارسی قدیم در این مجموعه شعر، نسبت به دو مجموعه قبلی فردوس بسیار کمتر شده و این حاصل ارتباط بیشتری است که با فضای شعری ایران پیدا کرده است.
وی در دلیل نزدیکی شعر فردوس اعظم به شعر ایران بیان کرد: این شاعر تاجیکی بارها به ایران آمده، در مشهد و گناباد زندگی کرده و به بسیاری از شهرهای ایران سفر کرده است، با شاعران ایران در گفت‌و‌گو و حشر‌و‌نشر بوده است. مثلا منزوی را واقعا دوست دارد و شاعران امروز ایران را می‌شناسد. از دیگر دلایل نزدیکی این شاعر به زبان فارسی این است که پدر او مدتی در رادیو خراسان کار کرده و باعث آشنایی بیشتر او با ادبیات ایران شده است.
این سخنران نشست ضمن اشاره به تسلط فردوس اعظم به زبان آمریکایی و آلمانی و پیوند او با ادبیات معاصر جهان، اضافه کرد: اندیشه فردوس اعظم اندیشه ایرانشهری است و صراحتا خود را ریزه‌خوار شعر فارسی و پاره تن ایران فرهنگی می‌داند. او این شاه کلید را یافته است که اگر بخواهد شعرش مرز‌های بیشتری را درنوردد، باید به زبان فارسی ایران نزدیک‌تر شود. شعر فردوس اعظم آن‌قدر به شعر امروز ایران نزدیک است که اگر برخی واژه‌ها و ترکیبات او که در زبان تاجیکی رایج است را حذف کنیم، شعر او از شعر ایرانی قابل تشخیص نیست. البته یک‌سری ایرادات وزنی دارد که آن را کمی از شعر معیار فارسی دور می‌کند که برخی از این ایرادات با تلفظ تاجیکی رفع یا پوشانده می‌شود.
 
پاشنه آشیل شعر فردوس اعظم پرگویی است
مقدم در بیان محتوای شعر فردوس اعظم، او را یک شاعر عاشق پیشه خواند و گفت: این شاعر تاجیکی عاشقانه بسیار گفته و عاشقانه‌های او از شعر اجتماعی‌اش روان‌تر است. پاشنه‌ آشیلی که من در شعر فردوس اعظم می‌بینم که البته مختص او نیست و در بسیاری از شاعران دیگر هم صدق می‌کند، پرگویی در شعر است که به عنوان نقد به خود ایشان هم گفته‌ام.
وی در پایان از نگارش رمان فردوس اعظم خبر داد و ابراز امیدواری کرد که این شاعر تاجیکی همان‌گونه که در شعر موفق بوده است در نویسندگی هم موفق باشد و جایگاهی کسب کند.
قرائت غزل ماه‌پیشانی از مجموعه شعر «آیین آینه» فردوس اعظم توسط ابراهیم خدایار پایان بخش این نشست ادبی بود.



CAPTCHA
دفعات مشاهده: 5537 بار   |   دفعات چاپ: 302 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر