فصلنامه نقد کتاب- خبرها
رمان «خاک که آدم نیست» نقد و بررسی شد

حذف تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1396/11/1 | 

خاک که آدم نیست، نوشته بهناز قره‌داغی، ویراستار: محبوبه قاسمی‌ایمچه، تهران، انتشارات سوره مهر، 214 ص، 9000 تومان، شابک: 4ـ0586ـ03ـ600ـ978. 

به‌گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، نشست نقد و بررسی رمان «خاک که آدم نیست» با حضور نویسنده و منتقدان ادبی بعدازظهر دوشنبه 25 دی‌ماه 1396 در حوزه هنری برگزار شد. قره‌داغی نویسنده این اثر در سخنانی با بیان این‌که این اثر را برای جشنواره داستان انقلاب حوزه هنری به نگارش درآورده، اظهار کرد: جشنواره داستان انقلاب برای من انگیزه‌ای بود که در زمینه انقلاب اسلامی شروع به داستان‌نویسی کنم و امیدوارم نوشتن برای انقلاب اسلامی را ادامه دهم.
وی ادامه داد: نوشتن درباره انقلاب اسلامی اهمیت ویژه‌ای دارد؛ چراکه این موضوع در بستر تاریخی و هیاهوی جنگ تحمیلی گم شد. همه برهه تاریخی انقلاب را درک نکرده‌اند و بعدها سؤال‌هایی می‌پرسند مبنی بر این‌که در آن برهه تاریخی چه اتفاقاتی رخ می‌دهد که منجر به رویداد بزرگ توفان‌مانند می‌شود. هدف من تنها بازگویی و آفریدن آن فضا بوده‌است.
قره‌داغی خاطرنشان کرد: امیدوارم توانسته باشم تنها گوشه‌ای از زحمات انقلاب اسلامی را به تصویر بکشم و همچنین امیدوارم توانسته باشم راوی بی‌طرفی باشم.
حسینعلی جعفری، نویسنده و منتقد ادبی، نیز در این نشست با بیان این‌که رمان «خاک که آدم نیست» اثری خواندنی است، عنوان کرد: به خانم قره‌داغی تبریک می‌گویم و امیدوارم پرقدرت این راه را ادامه دهند. تاریخ مبنای بزرگی برای داستان‌نویسان است و ضرورت دارد که تاریخ انقلاب اسلامی را در قالب داستان ثبت کنیم. داستان تاریخ را قابل لمس می‌کند و کمک می‌کند مخاطب امروز در فضا قرار بگیرد. خیلی از افراد آن روزها را ندیده‌اند و نویسنده مخاطب را به آن فضا می‌برد و برای او تصویرسازی می‌کند.
وی ادامه داد: در نام‌گذاری یک اثر، سلیقه نویسنده و همچنین پسند خواننده حائز اهمیت است. یک جاهایی هم البته باید خواننده را ارتقا داد و معتقدم عنوان خوبی برای این رمان انتخاب شده است. همچنین درباره نثر این اثر می‌توانم بگویم داستان رئالیستی است و به عالم واقع پای‌بند است و البته این موضوع ایراد محسوب نمی‌شود.
جعفری تصریح کرد: شروع رمان می‌توانست بسیار توفانی و پرکشش باشد. اما این‌گونه نشده‌است. شخصیت اصلی دزدکی و پنهانی آمده‌است که قبری بکند و این موضوع می‌توانست شروع خوبی را برای اثر رقم بزند.
این نویسنده ادامه داد: بستر رمان در تبریز شکل می‌گیرد. اما چیزی از تبریز در رمان نیست و از نشانه‌ها و نمادهای زیست‌بوم چیزی دیده نمی‌شود. بومی‌گرایی، نگاه‌ها و آداب و رسوم خاص می‌تواند رمان را جذاب‌تر کند. اما متأسفانه می‌بینیم که حتی شخصیت‌های رمان بدون لهجه صحبت می‌کنند.
وی در ادامه انتقادات خود به رمان «خاک که آدم نیست» گفت: داستان فصل‌بندی ندارد و شاید به‌دلیل رفت و برگشت‌هایی که زیاد هم بود، نویسنده تشخیص داده‌است که فصل‌بندی نداشته باشد. ولی احساس می‌کنم که رمان باید فصل‌بندی داشته باشد. این اثر 214 صفحه است و این‌که یک‌نفس بخواهیم اثر را بخوانیم خسته‌کننده می‌شود. ذهن خواننده نیاز به استراحت کوچکی دارد. فصل‌بندی، شروع فصل، پایان فصل می‌تواند جذابیت خود را داشته باشد.
جعفری با تأکید بر این‌که برخی از افراد در رمان شخصیت نشده‌اند و در حد تیپ مانده‌اند، اظهار کرد: شخصیت اصلی نسبتاً خوب ارائه شده‌است، اما پشت برخی از کارهایش منطقی دیده نمی‌شود و همین باعث می‌شود شکست بخورد. برخی جاها نویسنده اشاره کرده که به‌نظر می‌آید در کار خلاف هم هست و با گذشته این شخص جور درنمی‌آید و متوجه دلیل آن نشدم. هر عملی که شخصیت‌ها انجام می‌دهند باید دلیل و منطقی داشته باشد. حتی اگر قرار است یک انقلابی، ضدانقلاب شده باشد باید براساس منطقی باشد. در عالم واقع و همچنین رمان شخصیت مطلقاً سفید یا سیاه نداریم.
وی همچنین گفت: در نام‌گذاری شخصیت‌های داستان باید دقت شود. احساس می‌کنم اسامی می‌تواند در فهم بیشتر داستان کمک کند. برخی جاها نویسنده در اسم‌گذاری شخصیت‌های داستانش خوب کار کرده‌است و به‌طور مثال اسم صالح برای شخصیتی که ناصالح است و این تناقض باعث دیده‌شدن شخصیت می‌شود. این‌ها نکات ریزی است، اما ما با کلمات سروکار داریم و باید توجه داشته باشیم.
عزت‌الله الوندی، دیگر نویسنده و منتقد حاضر در این نشست، نیز در سخنانی با تأکید بر این‌که رمان «خاک که آدم نیست» اثری رئالیستی است، اظهار کرد: نویسنده برمبنای وقایعی که در دنیای واقعی رخ می‌دهد یا امکان وقوعش وجود دارد، داستان خود را نوشته‌اند و این داستان‌ها ربط محکمی به تاریخ دارند.
وی ادامه داد: خانم قره‌داغی متولد 1347 هستند و طبیعی است که در دوران پیروزی انقلاب اسلامی 10ساله بودند و همین 10 سال کفایت می‌کند که در قالب رمان بتوانند حوادث رمان را بیان کنند. شاید خیلی‌ها کم‌سن و سال‌تر از ایشان باشند، اما با توجه به اطلاعاتی که دارند، توانسته‌اند وقایع دوران انقلاب را ترسیم کنند که با واقعیت‌ها هم خیلی بیگانه نیست.
الوندی تصریح کرد: روایت داستان توسط خانم قره‌داغی که به‌شکل روایت‌های موازی شکل گرفته‌است، مخاطب را به‌طور دائم در رفت‌وبرگشت زمان قرار می‌دهد و این زمان‌ها گاهی گیج‌کننده است. یعنی مخاطب باید برگردد سطرهای قبل و بداند که به‌طور مثال داستان شخصیت یعقوب کجا تمام شده‌است. تا ما داستان را ادامه دهیم.
وی اظهار داشت: یکی از نقاط قوت داستان البته همین روایت‌های موازی است و همین پیچیدگی‌ها مخاطب را متفکر می‌کند و دعوت به جست‌وجو در داستان می‌کند تا برخی از روابط و اتفاقات را خود مخاطب تشخیص دهد. سهم مخاطب در داستان از سوی نویسنده درنظر گرفته شده‌است.
الوندی افزود: داستان در آذربایجان رخ می‌دهد و البته اشاره‌ای به تبریز نشده‌است اما شهری است که ارتباط تنگاتنگ با روستا دارد. اتفاقات به‌قدری وسیع و کلی است که ما بسیاری از وقایع دوران انقلاب اسلامی را در داستان می‌بینیم. اتفاقات مربوط به جنگ را می‌بینیم. اتفاقاتی که رخ داده هم در زمان حال رخ داده‌است و زمان حال داستان زمان ماست.
این نویسنده با بیان این‌که نکته‌ای درباره زاویه دید در این رمان وجود دارد، گفت: زاویه دید دانای کل را در این داستان داریم که نویسنده جاهایی از آن تخطی می‌کند. جاهایی زاویه دیدها محدود به شخصیت اصلی نیست. یعنی ممکن است منظرها در جای‌جای داستان دچار خطا شده باشند. این‌ها جزو بی‌دقتی‌های یک نویسنده است و اگر بخواهیم قائل به زاویه دید باشیم، باید اصول آن را رعایت کنیم و اگر می خواهیم این فضا را بشکنیم، باید براساس اصولی باشد.
وی همچنین عنوان کرد: در سراسر داستان شخصیت‌هایی را می‌بینیم که بالای منبر می‌روند و پایین هم نمی‌آیند. و در مونولوگ‌های طولانی شخصیت‌ها می‌خواهند مسئله داستان را حل کنند و گره‌گشایی را صریح و آشکار پیش ببرند. نویسنده این‌جا در گره‌گشایی دست‌ودل‌باز است. نویسنده از لحاظ دادن اطلاعات و آگاهی‌هایی که در اثرش وجود دارد، باید خست داشته باشد تا داستان جذابیت داشته باشد. بیان نویسنده به‌شدت بیانی شعاری است. انتخاب نثر برای برخی شخصیت‌ها توجیه‌پذیر نیست. گاهی لحن نویسنده به گزارش نزدیک می‌شود و برخی جاها غلط‌های فاحش نگارشی دیده می‌شود.

نشانی مطلب در وبگاه فصلنامه نقد کتاب:
http://faslnameh.org/find-1.40.224.fa.html
برگشت به اصل مطلب