The Medieval Reception of the Shāhnāma as a Mirror for Princes, Nasrin Askari, BRILL, 201
بهگزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست معرفی و تبیین کتاب «برگرفت شاهنامه بهعنوان آیینهای برای پادشاهان در سدههای میانی» تألیف نسرین عسگری از برگزیدگان بیستوپنجمین دوره جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران با حضور مؤلف این اثر، عصر چهارشنبه 18 بهمنماه 1396 در سرای اهلقلم مؤسسه خانهکتاب برگزار شد.
نسرین عسگری در این نشست به ارائه توضیحاتی درباره کتابش پرداخت و گفت: در این کتاب سعی کردم نشان دهم در قرون میانه، نویسندهها و شاعرانی که بعد از فردوسی آمدند عموماً چه برداشتی از این کتاب داشتند و چه مطالبی از «شاهنامه» استخراج میکردند و از این برداشتها و استخراجها چه چیزی مدنظرشان بودهاست و برداشتی که ما از شاهنامه داریم و مطالبی که اخیراً درباره شاهنامه نوشته میشود تا چه اندازه با برداشتهایی که از قرون میانه از این کتاب شده منطبق بودهاست.
این نویسنده در ادامه بیان کرد: بر این اساس مطالب مرتبط را جمعآوری کردم. از جمله منابعی که در ابتدا به آن برخورد کردم داستانی درباره محمود غزنوی و شاهنامه است. اما نمیتوانستم به تأثیراتی که شاهنامه بر روی محمود غزنوی داشته استناد کنم و مشخص نبوده که نظر محمود غزنوی بعد از مطالعه شاهنامه منفی بوده یا مثبت و این داستان را کنار گذاشتم و بعد درباره کسانی که در بهنظمکشیدن شاهنامه مؤثر بودند ازجمله منصور عبدالرزاق و پدرش که شاهنامه را به نظم درآوردند صحبت کردم. درواقع شاهنامه توسط افرادی مورد حمایت قرار گرفته شده که اهداف سیاسی داشتند.
وی افزود: در این کتاب اشاره کردم به مقدمه قدیم شاهنامه و اینکه این کتاب چه فایدهای دارد و مخاطب از آن چه چیزی یاد میگیرد و بعد به نویسندهها و شاعرانی که از شاهنامه نقلقول کردند و چیزهایی نوشتند اشاره کردم که چه مطلبی را آوردند و اگر نویسندهای از شاهنامه استفاده میکند چه مطالبی را از آن برداشت میکند و همه اینها را کنار هم جمع کردم. در این بخش بیشتر مطالبی که نوشته شده و نقلقولهایی که انجام شده را از آثار موجود استخراج کردم و آنها را بررسی کردم تا ببینم چه مطالب و ابیاتی بیشتر در کتابها تکرار میشود و این کتابها بیشتر در چه ژانرهایی هستند. و به این نتیجه رسیدم بیشتر این شعرها و مطالب در کتابهایی مانند «اندرزنامه» یا «سیره الملوک» استفاده شدهاند و از شاهنامه نقل قول شدهاند و این نویسندههای «اندرز» هستند و به این نتیجه رسیدم که بیشتر بهدنبال مفاهیم اخلاقی و سیاسی برای اندرز بودهاند نه بهدنبال وقایع تاریخی.
وی در ادامه به بررسی داستان «اردشیر» در شاهنامه اشاره کرد و گفت: با این فرضیه که بیشتر برداشتها در قرون میانه در این باب بوده به سراغ شاهنامه رفتم تا ببینم که آیا من هم بهعنوان یک نویسنده میتوانم داستانی را از شاهنامه بخوانم و ببینم چه مفاهیمی در قالب یک داستان سرگرمکننده و حماسی بیان میشود و درعینحال یکسری مطالب را آموزش میدهد. بر این اساس بخشی از شاهنامه را انتخاب کردم و روی آن تمرکز کردم. من بهسراغ داستان «اردشیر» رفتم و دلایل انتخاب این داستان را در کتاب توضیح دادم. ازجمله دلایل این انتخاب این بود که «اردشیر» بهعنوان بنیانگذار سلسله ساسانی شخصیتی ایدئال بودهاست.
این نویسنده و پژوهشگر افزود: البته انتخاب من اصلاً ربطی به جنبه تاریخی و سایر جنبههای اردشیر نداشته و فقط ایدئالبودن شخصیت او مدنظرم بودهاست. در این بخش، ابتدا درباره ساخت داستان و اجزای تشکیلدهنده آن صحبت کردم، بعد با مراجعه به ادبیات زرتشتی سعی کردم با نگاه به آموزههای زرتشتی داستان اردشیر را تحلیل کنم و بعد به متون اندرزی که عموماً به اردشیر نسبت داده میشود مانند عهد اردشیر، آیین اردشیر و خطبه تاجگذاری اردشیر پرداختم و با متونی که به عربی باقی ماندهاست و به فارسی ترجمه شده مقایسه کردم.
عسگری گفت: در آخر هم مفاهیم اخلاقی سیاسی را از آن استخراج کردم. سپس در کتابهایی مثل «قابوسنامه» و «سیرهالملوک» بررسی کردم و دیدم در همان کتابها هم این مطالب بهعنوان ذکر شدهاست و در آخر کتاب آوردم مطالبی که شخصیت اردشیر در شاهنامه را نشان میدهد با همان مفاهیمی که در سایر کتابهای اندرز در بابهای مختلف وجود دارد هماهنگی دارد. اگر داستان اردشیر را بخواهیم تعمیم دهیم به سایر داستانهای شاهنامه میتوان گفت با توجه به آموزههای زرتشتی روشن میشود چه مطالبی در پس داستانهای شاهنامه نهفتهاست.
نشانی مطلب در وبگاه فصلنامه نقد کتاب: http://faslnameh.org/find-1.40.250.fa.html برگشت به اصل مطلب