مجموعه شعر «صدای زنگِ در آمد» نقد و بررسی شد امینی: مفهوم عشق گم شدهاست / اقتصادینیا: صمیمت اشعار شاهحسینزاده رنگ و ریا ندارد
| تاریخ ارسال: 1397/2/25 |
صدای زنگِ در آمد، سروده رؤیا شاهحسینزاده، تهران، نیماژ، چاپ اول: 1395، چاپ دوم: 1396، 92 ص، 10000 تومان، شابک: 9ـ179ـ367ـ600ـ978
بهگزارش پایگاه خبری حوزه هنری، نشست نقد و بررسی شعر زنان با عنوان «یک ماه، یک کتاب» شنبه، 22 اردیبهشتماه با حضور شاعر این اثر و همچنین اسماعیل امینی، سایه اقتصادینیا و فریبا یوسفی در حوزه هنری برگزار شد.
چیزی بهعنوان شعر مردان و شعر زنان نداریم
اسماعیل امینی، شاعر و منتقد ادبی، در ابتدای این نشست با بیان اینکه چیزی بهعنوان شعر مردان و شعر زنان نداریم، اظهار کرد: معتقدم چنین تقسیمبندیای نادرست است. میگویند یک شعر کلی داریم و یک شعر زنان داریم. انگار که حرفهای مهم و جدی و هوشمندانه و ژرف را مردان میگویند و تعدادی حرفهای حاشیهای را برای زنان میگذارند. یعنی یک حوزه عمومی داریم که موضوع اصلی شعر است و تعدادی هم حرفهای زنانه داریم. شاعر چه مرد و چه زن باشد از موضع انسان سخن میگوید و از موضع انسان میتواند هر نوع نگاهی به هستی داشته باشد.
وی ادامه داد: شاعر حتی میتواند از چشم غیرانسان به هستی نگاهی داشته باشد. کما اینکه راوی خیلی از شعرها لزوماً خود شاعر نیست. راوی شعر چیز دیگر است که بیرون از خود شاعر است. همچنین نکته غلط دیگری که رایج است و از قلم منتقدان مشهور شنیده ام، این است که خیال میکنند وقتی شاعر در شعری سخن میگوید، لزوماً حرفهای خودش را و زندگی و نوع نگاه خود را بیان میکند. این نگاه غلط باعث شده خیلی از اشعار بزرگانمان بهاشتباه تفسیر شود و به این نتیجه برسیم که شاعری مذهبی بوده و یا لاابالی بودهاست. درحالیکه در شعر، آن که سخن میگوید، لزوماً من فردی شاعر نیست. برخی درباره شخصیت شاعران بزرگ بر همین مبنا نظر میدهند و نسبتهای ناروایی به شاعران میدهند. اینگونه تحلیلهای بچهگانه، بهدرد رسانهها و خبرهای سیاسی و بازیهای جناحی میخورد و بهدرد تفکر و تعقل و عالم اندیشه نمیخورد.
هر چیزی که از دل برآمده ارزش هنری ندارد
امینی همچنین با تأکید بر این نکته که اگر شاعر احساسات خود را بدون واسطه ارائه کرد و بهقولی دلنوشتهای ارائه داد لزوماً اثرش ارزشمند نیست، عنوان کرد: بیان احساسات، عواطف، برداشتهای شخصی بهصورت بیواسطه، بیپرده و بدون تکنیک ممکن است ارزش شخصی داشته باشد، اما ارزش انتشار و ارزش هنری ندارد. این مثل که برخی آثار بهدلیل اینکه از دل برآمده بر دل مینشیند، حرف پرت و بیراهی است. از کجا میتوان داوری کرد که اثری از دل بر آمدهاست یا خیر؟ آنچه عالم درونی انسان را تبدیل به اثری قابل اعتنا میکند، بلاغت و بیان و تکنیکهای زبانی است. متأسفانه برخی افتخار میکنند که هیچ کتابی درباره فنون شعری نخواندهاند و شعر میگویند.
شعر جوششی وهم است
این شاعر کشور همچنین گفت: شعر کوششی و جوششی سخن اشتباه دیگری ست که در بین شاعران رایج شدهاست. این وهم از قدیم به راه افتادهاست و میگویند نمیدانیم شعر از کجا میآید. مانند این است که مجسمهسازی بگوید یک اثرش کوششی و اثر دیگرش جوششی درست شدهاست. تردیدی نیست که اثر هنری با کوشش، تلاش، خطزدن، ویراستن و پیراستن اثر هنری میشود. اینگونه تحلیلها باعث میشود در جلسات نقد نتوانیم بهدرستی اثری را نقد کنیم.
نسبت شعر با زندگی تقریباً گسسته شدهاست
امینی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه در روزگاری زندگی میکنیم که نسبت شعر با زندگی تقریباً گسسته شدهاست، عنوان کرد: روزانه بهطور میانگین 5 یا 6 کتاب شعر منتشر میشود و بعدها به این دوره نگاه خواهد شد که چگونه است مردمی این همه اشتیاق داشتهاند به شعرگفتن و شعر منتشرکردن، اما اشتیاقی به زندگی و توجهی به واقعیات نداشتهاند و همه این آثار در عالمی وهمی، ذهنی و اساطیری خلق شدهاست.
وی افزود: این به ترانه هم سرایت کردهاست؛ درحالیکه ترانه در تمام دنیا ارتباطش با واقعیت، زندگی و رخدادهای روزمره بسیار مستحکم است. ترانهسرایان غربی درباره وقایع روزمره شعر میگویند. عالم ترانه کشورمان هم اینگونه است و کاملاً ذهنی است و یک معشوق موهوم و عجیب اینکه بهشدت تکراری هستند. آیا میشود در دورهای، کتابهای بسیاری منتشر شود و همه از عالمی موهوم حرف بزنند و مردم هم در همان دوره کتابی نخوانند.
این شاعر خاطرنشان کرد: در فضای اینگونه کتابی مانند «صدای زنگِ در آمد» سروده خانم شاهحسینزاده باآنکه اشعارش بهلحاظ زبانی و روایی خیلی پخته نیست؛ اما توجه مخاطبان را جلب میکند. از اینکه شاعری آمدهاست و بهگونهای شعر میگوید که نسبت میان زندگی و شعر، شعر و زبان قابل پذیرش است.
وی همچنین گفت: جنس تخیل و تداعیهای مجموعه شعر «صدای زنگِ در آمد» از جنسی است که دیگر رونویسی از دست دیگران نیست. حاصل تلاشها و تجربههای خود شاعر است که به اینجا رسیدهاست. اگرچه راه طولانی در پیش دارد. اما به این لحاظ، کتاب این ارجمندی را دارد که روی آن تأمل شود.
امینی با تأکید بر اینکه درباره عشق که مهمترین موضوع همه آثار هنری در تمام دورانها بودهاست، آنقدر سوءتعبیر و برداشت و نگاه غلط داریم که اساساً خود این مفهوم گم شدهاست، عنوان کرد: این مسئله دیگر مربوط به کشور ما هم نیست. درباره عشق کجفهمیهای بسیاری هست، خود این مفهوم که تجربه عام انسانی است، فطری و مربوط به همه انسانهاست؛ اما در دست صاحبان قلم و رسانه بلایی بر سرش آمده که برای همه ناشناخته است. عشق مفهوم بسیار سادهای است. نه آن عوالم عجیب و غریب و ناشناخته وصف شده در متون عرفانی است و نه این پرتوپلاهایی است که امروزه در شعرهای سخیف و سطحی میگویند. در این موضوع کسانی که سواد چندانی ندارند و خیلی اهل مطالعه نیستند، شناخت قابلاتکاتری دارند. هرچه که آدم اهل مطالعه و هنر باشد، کجفهمی نسبت به عشق در او بیشتر میشود.
وی ادامه داد: این کتاب به این لحاظ هم ارزشمند است و اگر انسان بخواهد به کسی بگوید عشق چیست، از منظر یک شاعر ، نمونه خوبی است.
این شاعر و استاد دانشگاه اظهار داشت: طبیعت هنر و علم این است که با نقد نسبت به گذشته و تصحیح خطاهای گذشتگان موجب پیشرفت میشود. غالباً تصور میشود که ایجاز بهمعنای مختصرگفتن است؛ درحالیکه اینگونه نیست و گاهی برعکس است. ایجاز یکی از ویژگیهای شعر است، نه امتیازهای شعر. یعنی همانگونه که ایجاز ویژگی شعر است، اطناب هم میتواند ویژگی شعر باشد. کنار برخی شعرها نوشته بودم که ایجاز ندارند و روایت جایگزین شدهاست. اما عیب بزرگی که شعر امروز دارد و در این کتاب نیست، این است که امروز مانند دوران افول و ابتذال سبک هندی، مضمونسازی و بازی با کلمات جایگزین شعر شدهاست. بسیاری از کسانی که بهعنوان شاعران برجسته شناخته میشوند، بیشتر از شعر، بهدنبال مضمونسازی هستند.
گمشده بزرگ شعر امروز ما عاطفه است
امینی با بیان اینکه مضمون ابزار شعر است و خود شعر نیست، اظهار کرد: مضمونساختن کار بسیار سادهای است، چراکه نیاز به تجربه عاطفی و تأمل ندارد و شاعر، شعری مصنوعی میسازد و خواننده امروز هم که شعر را با شتاب میخواند، از این دست اشعار استقبال میکند. شعری که عاطفه نداشته باشد، شعر مضمونساز است. دل را نمیلرزاند و تنها عقل را متحیر میکند؛ چراکه ممکن است زبانبازی کند. در اشعار خانم شاهحسینزاده باآنکه شعرهای گستردهای نیست، اما عاطفه غلبه دارد. گمشده بزرگ شعر امروز ما عاطفه است.
وی گفت: بهنظرم میرسد از لحاظ زبان شعر، خانم شاهحسینزاده وسواس نداشتهاند و حتی بهلحاظ سطربندی ایشان تأملی نداشتهاند و خیلی از سطربندیها بیدقت است. از سوی دیگر ذهنیات و کشفهای شاعر از طریق واکنشهای عینی بیان میشود و این تمام آن چیزی است که شعر امروز نیاز دارد.
میتوان مؤلفههای ثابتی در شعر زنانه پیدا کرد
سایه اقتصادینیا، منتقد ادبی، نیز در بخش دیگری از این نشست تخصصی، با اشاره به نقد و بررسی شعر زنان، اظهار کرد: این سلسله نشستها مختص شعر زنان است و قائل به شعر زنانه هستیم. پس با پذیرش اینکه قائل به شعر زنانه هستیم و عناصر و المانهایی را شناسایی کردهایم، بهدنبال نقد و بررسی شعر زنانه رفتهایم. ما میتوانیم مؤلفههایی را در شعر زنانه پیدا کنیم، شعر زنانه میتواند از زبان مرد هم سروده شده باشد و منظور این نیست که گوینده مرد باشد یا زن.
این روزنامهنگار و منتقد ادبی گفت: در مکتب نقد فمینیستی به این رسیدهاند که خانمها از جملات کوتاه استفاده میکنند و از ادات صوتی بیشتر از آقایان استفاده میکنند. وقتی روی متون ادبی متمرکز میشویم، میتوانیم المانهای ثابتی را بهصورت آماری بیرون بکشیم.
وی همچنین گفت: سه دفتر شعر خانم شاهحسینزاده را دیدم و تعدادی شعرهای ایشان در وبسایتها را هم خواندم. اگر بخواهیم شعر ایشان را بهعنوان یک نوشتار زنانه بررسی کنیم، از همین سطح فراتر نمیتوانیم برویم. از سطح یک سانتیمانتالیسم زنانه فراتر نمیتوانیم برویم. به همین اعتبار من شعر ایشان را زنانه نمیدانم.
جهانبینی شاعر «صدای زنگِ در آمد» محدود است
اقتصادینیا با بیان اینکه درباره شعر شاهحسینزاده میتوان از دو منظر کلی و جزئی صحبت کرد، افزود: درباره کلیات شعر خانم شاهحسینزاده، بهجز آسیبهایی که کل شعر زنان را دربرمیگیرد و شامل اثر وی هم میشود، فضای روایی محدود، درونمایههای محدود، فرمهای محدود، دایره واژگانی محدود و سرانجام جهان شاعر محدود و جهانبینی شاعر محدود است. در 5 یا 6 دفتر شعر که شاعر در 10 سال کار مداوم شاعری تولید کردهاست، باید این فضا بسط پیدا کند و متکثر شود و از فضای اشعار خانگی بیرون بیاید. داستاننویس از کافه و اداره و محل زندگی بیرون نمیتواند برود و افق دید او گسترده نمیشود.
وی با تأکید بر اینکه اشعار شاهحسینزاده دارای صمیمیت هستند، تصریح کرد: با برخی شعرها میتوان ارتباط برقرار کرد. صمیمت شعر ایشان رنگ و ریا ندارد، اما خیال شاعر هم باید پر بگیرد و از اتاق بتواند بیرون برود. باید سیر مطالعاتی انسان قوی باشد و به گنجی که از ادبیات داریم رجوع کنیم؛ وگرنه نمیتوانیم از همین اتاقی که هستیم در شعر خود بیرون برویم. باید بتوانیم جهانبینی پیدا کنیم و تا جهانبینی پیدا نکنیم نمیتوانیم سیر رشد شاعر را ببینیم. متأسفانه فضاهای متفاوت و سیر رشد را در دفاتر شاعر ندیدم.
این منتقد ادبی ادامه داد: بهعنوان مثال در شعر فروغ فرخزاد از مجموعه «اسیر» تا «ایمان بیاوریم...» تکامل، رشد و تصحیح اتفاق افتادهاست. این رشد بهمعنای تمرین و کار مداوم شاعر است. همین که فراز شاعرانهای بهنظر برسد و آن را شعر بپنداریم بهنظرم سادهانگاری است. درحالیکه شعر ساده در سادگی خود کامل است.
وی همچنین گفت: دایره واژگانی در نقد ادبی یک شاخصه است. دیدم که از 800 یا یک هزار واژه فراتر نرفتهاست. در دفتر آخر، «صدای زنگِ در آمد» 33 بار کلمه «زن» تکرار شدهاست. این بهمعنای محدودیت واژگان است. همچنین شعر ایشان دچار تکرار زیادی است، اما تکراری که زیبایی تولید نمیکند. تکراری که زیبایی تولید نکند، واجد ارزش ادبی نیست. برخی تکرارها را میشد با نگاه ویراستارانه بیرون کشید.
شاعر باید به خواننده هم مجال کشف و شهود بدهد
اقتصادینیا اظهار داشت: برخی از اشعار این مجموعه توضیح واضحات است. شاعر باید به خواننده هم مجال کشف و شهود در شعر را بدهد و اگر تصویری ارائه میدهد، نباید آن تصویر را تا کوک آخر بشکافد. باید یک کوک را نشکافته بگذارد و آن را تخیل مخاطب بشکافد. اگر قرار باشد همهچیز توضیح داده شود، جایی برای مخاطب باقی نمیماند. در دفاتر شعر ایشان جای خالی نگاه ویراستارانه شعرشناس دیده میشود. بسیاری از این اشعار میتوانستند پیراسته شوند و به قطعات کوچکتر و شاعرانهتری تغییر یابند. خود شاعر شاید شوق گفتن دارد و خیلی وقتها ممکن است نتواند سیلاب کلام را متوقف کند، اما ویرایش شاعرانه در این دفترها اگر وجود داشت، میتوانست بسیار کمککننده باشد. ناشری مانند نشر نیماژ که اشعار بسیاری تولید میکند، باید ویراستاری در اختیار شاعر قرار میداد.
رؤیا شاهحسینزاده شاعر مجموعه «صدای زنگِ در آمد» نیز ضمن تشکر از برگزارکنندگان این نشست تخصصی، عنوان کرد: برگزاری نشستهای نقد و بررسی شعر زنان، بهویژه برای ما که دور از مرکز زندگی میکنیم، بسیار خوب و مفید است.
وی درباره ویرایش برخی از اشعار مجموعه شعر «صدای زنگِ در آمد» نیز گفت: بهمرور زمان این اجازه را به خود میدهم که شعرم را ویرایش کنم و بازنگریهایی به آثارم داشته باشم.
شاهحسینزاده در پایان اشعاری از کتاب خود را برای حضار قرائت کرد. همچنین دیگر بانوان شاعر حاضر در این نشست به شعرخوانی پرداختند.
این نشست با حضور ناهید یوسفی، علی داوودی، سارا جلوداریان، فلورا تاجیکی، افسانه غیاثوند، الهه تاجیکزاده، ایمان طرفه، نفیسهسادات موسوی، ندا نوروزی، فاطمه نانیزاد و دیگران برگزار شد.