فراستخواه در نشست نقد و بررسی کتاب «از مدرسه تا دانشگاه»: آیا نباید برای اصلاح آموزش عالی نگاه از پایین به بالا داشت؟
| تاریخ ارسال: 1397/3/2 |
از مدرسه تا دانشگاه، محمد یمنیدوزیسرخابی، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۹۶، ۵۵۴ ص، ۲۸۰۰۰ تومان، شابک: 5ـ87ـ6996ـ600ـ978
بهگزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست نقد و بررسی کتاب «از مدرسه تا دانشگاه» نوشته محمد یمنی، استاد دانشگاه شهید بهشتی با حضور مقصود فراستخواه، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی و رضا مهدی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در ابتدای این نشست فراستخواه با اشاره به سخن ارسطو که «من استادم افلاطون را دوست دارم، اما حقیقت را از وی بیشتر دوست میدارم» گفت: «دکتر یمنی را دوست دارم برای اینکه حقیقت را دوست دارم».
فراستخواه در ادامه با اشاره به شخصیت یمنی و بهویژه کتاب «از مدرسه تا دانشگاه» افزود: کتاب دارای دو بخش اصلی «از مدرسه» «تا دانشگاه» است که نویسنده در بخش اول یعنی «از مدرسه» بهدرستی به این نکته که ورود به مدرسه عدم تعادلی برای بچهها ایجاد میکند اشاره کردهاست. همچنین در همین بخش به اینکه ورود به مدرسه یک رویداد است، اشاره شده که نکته دقیق و درستی است.
این استاد دانشگاه در ادامه با بیان اینکه یمنی از یک سنت فکری تبعیت میکند، توضیح داد: امروزه دانشگاههای ما بیسنتاند، یا بهتعبیری بیمدرسهاند، یعنی درواقع از یک سنت فکری برخوردار نیستند. سنت فکری داشتن برای دانشگاه و دانشجو یک ضرورت است، اما دکتر یمنی در یک دبستان انتقادی مطالعه میکنند. در کل کتاب خواننده با رویکرد انتقادی دکتر یمنی مواجهه میشود.
وی با اشاره به برخی از ایرادات تایپی کتاب گفت: در بخشی از کتاب برخی ایرادات مانند نام کتاب «علم و تأملپذیری» بوردیو نوشته شده است درصورتی که درست آن «علم علم و تأملپذیری» است که امیدوارم در ویراستهای بعدی اصلاح شود.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با بیان اینکه در متن توصیفاتی بدون مستندات آمدهاست، افزود: در متن کتاب، توصیفاتی آمدهاست که مستند نیستند که این پرسش مطرح میشود که بهاستناد چه روایتی میتوانیم این را بگوییم؟ مثلاً درباره دانشگاه مونترال توصیفات بسیار مجذوبانه است. یا در جایی دیگر گفته شدهاست که در دانشگاه مونترال عقلانیت تام حاکم است، درصورتیکه این عقلانیت تام به چه معناست؟ یا همچنین گفته شدهاست که تجربهگرایی و پراگماتیست است، درصورتی که دلیل این امر گفته نشدهاست.
فراستخواه یادآور شد: این موارد در هالهای از ابهام هستند. اما درعینحال نویسنده مرتب به نقدهایی که میخواهد انجام دهد برمیگردد و رویکرد انتقادی دکتر یمنی مشهود است. در کتاب بخشی به نام پیشگفتارها آمدهاست که ضرورتی ندارد. در همین پیشگفتارها که مربوط به کتابهای دیگر است، ارجاع به کتاب مربوطه داده شده که باید تصحیح میشد.
بهگفته وی، کتاب حاضر دربرگیرنده یک سلسله مباحثی است که یمنی با سنت خاص خود به آموزش عالی پرداختهاست که این مباحث به شناخت ما از آموزش عالی بسیار کمک میکند. درواقع ما نیازمند رویکردی انتقادی مانند رویکرد دکتر یمنی در جامعهمان برای توسعه هستیم.
فراستخواه در پایان سخنانش با اشاره به رویکرد انتقادی دکتر یمنی بیان کرد: علیرغم رویکرد یمنی در کتاب که بهخوبی مشهود است، اما در قسمتی از کتاب برای اصلاح آموزش عالی نگاهش به بالاست که فردی یا دستوری از بالا بیاید و آن را اصلاح کند. پرسش من از یمنی این است که آیا لازم نیست بهجای اینکه ما نگاهمان به اصلاح از بالا باشد، به پایین و در سطح جامعه به این مسئله پرداخته شود؟
اولویتدادن افراطی به پژوهش در برابر آموزش
دیگر سخنران این نشست رضا مهدی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم بود. وی ابتدا با اشاره به اینکه بهاقتضای کار و تخصصش بیشتر به بخش دوم کتاب یعنی قسمت «تا دانشگاه» میپردازد عنوان کرد: در کتاب به نگرش انتقادی اشاره شدهاست، اما هیچ اطلاعرسانی درباره نگرشهای دیگر نشدهاست که بهتر بود این امر انجام میشد. عنوان مقاله دوم «زمینههای بررسی کارایی آموزش عالی» است درحالیکه مقاله به زمینهها نمیپردازد و درواقع به محتوی میپردازد. یا در جایی دیگر عنوان «کارهای درونی و بیرونی» آمدهاست، که مشخص نیست منظور از کارهای درونی و بیرونی چیست؟
وی افزود: دکتر یمنی در متن کتاب تفاوت بین دانشگاه و آموزش عالی را مشخص نمیکند و اینها درهم آمیختهاند. همچنین نقش مقاله مونترال در این کتاب معلوم نیست که اساساً چیست؟
مهدی در ادامه گفت: در مقاله چهارم این بخش، اولویتدادن افراطی به پژوهش در برابر آموزش به چشم میخورد و جای این مقاله باید قبل از مقاله مونترال میبود. همچنین روش رسیدن به این مسائل و بهتعبیری چالشها که در کتاب آمدهاست مشخص نیست؟ هرچند میدانم که یمنی دارای روش است اما در این کتاب روش رسیدن به مسائل مشخص نشدهاست.
وی بیان کرد: در کتاب مقالهای بهعنوان چالشهای اساسی آموزش عالی نوشته شدهاست که اساساً چالشهای استاد و دانشجو است، نه چالشهای نظام کلی آموزش عالی، معتقدم که این مقاله میتوانست اولین مقاله باشد و کتاب براساس آن چیدمان میشد.
مهدی با بیان اینکه در کتاب روش رسیدن به نتیجه مشخص نشدهاست، یادآور شد: در کتاب بین سازمان و نهاد تفاوت قائل نشدهاست. همچنین میانرشتگی برنامهریزی مشخص نشدهاست که منظور چیست.
پاسخ به انتقادها
در ادامه این نشست یمنی نویسنده کتاب «از مدرسه تا دانشگاه» به برخی از پرسشها پاسخ داد و گفت: ابتدا باید به زمان نگارش مقالات توجه شود. طبیعی است که این مقالات در زمانهای گذشته نوشته شدهاند و ضعفهایی هم دارد. همچنین اینکه فراستخواه به این نکته که دانشآموز یک رویداد است اشاره کرد، اما جالب این است که معلم خود قبلاً این رویداد را تجربه کردهاست.
یمنی افزود: فراستخواه ضمن مواردی که بیان کردند درواقع سه چیز را به ما یادآوری و تدریس کردند که باید مورد توجه دانشجویان باشد. ابتدا ایشان ما را به شیوه خواندن توجه دادند، دوم سنت علمی را مطرح کردند که بسیار مهم است و سوم اینکه آموزه چگونه نقدکردن را بیان کردند و گفتند که نقد بهمعنای مچگیری نیست، چیزی که متأسفانه در دانشگاههای ما متدوال شدهاست. من در ادامه سخنان ایشان میتوانم بگویم که دانشگاههای ما در بهترین حالت دانشبان هستند.
وی افزود: درباره نکتهای که فراستخواه درباره عقلانیت تام فرمودند باید بگویم من با نگاه انتقادی به آن پرداختهام و به همین دلیل آن را داخل گیومه گذاشتهام و معتقدم که عقلانیت تام اصلاً ممکن نیست. معتقدم که عقلانیت تام اصلاً عملی نیست.
استاد دانشگاه شهید بهشتی در ادامه با اشاره به نقد «مهدی» مبنی بر نبودن روش در مقالات گفت: درست است که روش مشاهده نمیشود اما یک نوع روش دارد اما معتقدم که نباید خودمان را اسیر روش کنیم.