بوطیقای سهگانی و مسائل آن، تألیف علیرضا فولادی، خمینیشهر، گفتمان اندیشه معاصر، 1395، 315 ص، 15.000 تومان، شابک: 5ـ10ـ7979ـ600ـ978.
دکتر فولادی: گرایش به کوتاهسرایی امروزه از مؤلفههای تحول شعر معاصر است. شعرهایی مخاطب دارند که کوتاه و موجز هستند گوشی موبایل، اینترنت و دیگر رسانههای موجود امروزی نیز این امر را اقتضا میکنند. «سهگانی» نیز برای پاسخ به این نیاز روز پدید آمدهاست. «سهگانی» بهعنوان یک قالب شعری از خردادماه 89 در فضای مجازی عرضه شد که به فاصله کوتاه یک تا ششماهه از آن استقبال شد و گروهی شروع به طبعآزمایی در این زمینه کردند. البته پشتوانه و قدمت تاریخی دارد و از گذشته تا امروز شعرهایی در این قالب داشتهایم نمونه آن یک خسروانی مربوط به پیش از اسلام و نمونههایی به وزن هجایی است. در گویش کرمانجی نیز «سهگانی» داریم. اخوان ثالث نیز با توجه به هایکو و ترجمههای شاملو 8 مورد شعر از اینگونه سهمصراعی و کلاسیک سرود که یک طرح دارد اما فرم درونیاش مشخص نیست. اساساً شعر هایکو نیز از شعر ما گرفته شدهاست اما کاملاً ازنظر فکری و نوع بینش با شعر ما متفاوت است.
دکتر ذوالفقاری: بنده منتقد شعر معاصر نیستم، اما از این منظر که به فرهنگ عامه مربوط میشود مهمترین اهمیت این کتاب یا اثر مؤلف این است که یک قالب کهن احیا شده و در دسترس قرار گرفته است. قالبهای شعر فارسی در شعر عامه بسیار بیشتر از قالبهای متداول است، مثلاً حتی یکمصراعی، یکبندی، دومصراعی یا تکبیتی، سهمصراعی (که همین سهگانی یا خسروانی قدیم است)، دوبیتی و ترانه و رباعی که عالم خودش را دارد و... . شاید بیش از صدگونه و با صد اسم مختلف در میان عامه مردم وجود دارد که بنده در مجله «ادبپژوهی» نام بردهام و این قالب سهمصراعی یا سهگانی (که بهتر است بدان قالب بگوییم تا سبک، ژانر و ...) در این تنوعات جای میگیرد و اینکه هر قالبی در دورهای خاص مورد توجه واقع شدهاست. قالب «سهگانی» نیز همینطور است که دکتر فولادی در سال 89 آن را مورد بازبینی و بازنگری قرار دادهاند و ایشان ادعای پدر و مبتکر سبک را برای «سهگانی» ندارند. بهتر است آن را ادامه شعر عامه بدانیم، اما مانیفست ایشان که شامل اصول هفتگانهای است ازجمله کشف یک اتفاق ساده، برخورد عاطفه و تفکر و... که البته همه این اصول برای انواع شعر دلالت میکند و فقط مختص «سهگانی» نیست. اصل بهرهگیری از امثال و حکم که با مثالهایی که ایشان میآورند صدق نمیکند گویا منظورشان این است که مثلگونه و موجز و رسا باشد. برابری صورت و معنا نیز که اشاره کردهاند اصلاً از ویژگیهای شعر معاصر است و شعر نیما نیز برای رسیدن به همین تلاش میکند. در صفحه 43 به موضوعات سهگانی پرداختهاند و اینکه سهگانی اصالت بومی دارد، دید بومی دارد که بهشکل ایرانی و اسلامی عرضه میشود، حالآنکه مثال «... هی مگو قارقار میکند» ربطی به مبحث ندارد. در صفحه 29 تقسیمبندیها مبهم است تقسیم سهگانی به شاخههای مختلف که فقط نویسنده میداند و باید توضیح بیشتری بدهد نظیر کار وطواط در «حدایق السحر» که مثالی نبوده و خودش آنها را آفریده است تا بر موضوع صدق کند. برخی اصطلاحات خاص دارد مثل بستهشکنی و کوبشیکردن و ... . در پایان باید بگویم که شعرهای کوتاه متعلق به عوام بودهاند و سابقهای دیرین دارند که به خسروانیها، اورامانات یا فهلویات میرسد. درمورد سهخشتیها نیز تحقیقاتی شدهاست ازجمله کار ایوانف و هیوا مسیح. سهخشتیها یک موضوع را مطرح میکنند. برخی از آنها نیز به «الله مزار» معروفند. «لیکو» نیز در بین بلوچها رایج است و انواع «سیه چمانهها» ... اینها غالباً شعرهای کوتاه متعلق به فرهنگ عوام هستند خاستگاه سهگانی نیز شعر عامه است اما شعر بلند محصول ادبیات کلاسیک است.
دکتر امنخانی: از انتقادهایی که بر کتاب «بوطیقای سهگانی و مسائل آن» وارد است استفاده و کاربرد نابهجای اصطلاحات و عباراتی است که بهصورت پایهای و شناختهشده در دیگر شاخههای علوم انسانی رایج هستند، مثلاً در صفحه 17 کتاب، دو اصطلاح پرکاربرد جامعهشناسی «فرم ارگانیک و فرم مکانیک» را آورده و سهگانی را واجد این دو نوع فرم باهم دانستهاست حالآنکه این اصطلاحات باهم جمع نمیشوند و مربوط به جامعهشناسی هستند که جامعه روستایی را دارای فرم مکانیکی و در مقابل جامعه شهری را دارای فرم ارگانیک میدانند. در صفحه 50 از «دیالکتیک زوج و فرد» بحث میکند که ربطی به مسئله ایشان ندارد. همچنین در صفحه 84 مفاهیمی مثل «مبتنی بر تعهد» ژان پل سارتر یا «نیّت مؤلف» هایدگر و رولان بارت و ... که مؤلف وقتی وارد طرح نظریهاش میشد باید میگفت که منظورمان از این اصطلاحات، کاربرد رایج آنها در علوم انسانی و نقد ادبی نیست بلکه منظور خودمان را بیان میکنیم. حتی برخی جاها کلام ایشان دچار تناقض شدهاست مثلاً در صفحه 261 در مصاحبهای آمدهاست که «سهگانی ذاتاً پستمدرن است» حالآنکه پستمدرنیسم با ذات اساساً قابل جمع نیست آنجا که بحث از پستمدرن است ذات معنایی و کاربردی ندارد و بالعکس. همچنین کاربرد اصطلاح «روایت خرد و کلان» برای سهگانی. در جایی از قول نیما میگوید «شعر اگر کوتاه باشد، بهتر است» که ارجاع آن معلوم نیست آنهم از نیما که از بزرگترین شاعران روایی ماست. در صفحه 67 از اخوان و نوخسروانیهایش آمده که لازم است بگویم اخوان در نوخسروانیهایش نگاه گذشتهگرا یا بازگشت به گذشته داشتهاست (نمیگویم ناسیونالیست بوده است). بههرروی، فقدان نگاه جامعهشناسی بهشدت در این کتاب احساس میشود. یا مثلاً در صفحه 113 آمده که سهگانی در زمانی پدید آمد که باید پدید میآمد... سهگانی با ساختار ذهن ایرانی سازگاری دارد... درحالیکه بهنظر بنده ایرانیها ساختار ذهنی یکسانی ندارند شعر ایرانی همینطور است مثلاً از مشروطه به بعد کاملاً متفاوت است. ایشان از اصطلاح «کهنالگویی» استفاده کردهاند درحالیکه اصلاً میتواند کسی مخالف یونگ و کهن الگویی باشد. بههرحال تناقضات و تناقضگوییها در این کتاب زیاد است. در پایان جلسه نیز دکتر حسینی و دکتر فولادی اشعاری از سهگانیسرودهها را خواندند.